قصه جنگ

Avatar علیرضا جوادیان
قصه جنگ
By   علیرضا جوادیان   3479 Day ago
امروز میخوام از پنچره خاطرات نگاهی بندازیم به  سالهای کمی دور ولی نه خیلی دور شاید نزدیکتر شاید پنچره خاطرات هر کدام شما و خانواده هاتون پر باشه از این قصه آره قصه جنگ و دفاع قصه غیرت و مردانگی قصه از خود گذشتگی ایثار قصه همدلی و وفا یا شاید قصه زندگی تو اون روزا که شاید خیلی از شما ها نبودید یا خیلی کوچک بودید هیولای جنگ وارد زندگی ما ایرانیها شد همه دنیا یک طرف ما با دستای خالی یک طرف ولی ما یک چیزی داشتیم که اون خیلی مهم بود ما مردانی داشتیم پر از غیرت و از خود گذشتگی مردانی مثل همه با آرزوهایی مثل ما ولی  پر از ایثار همین شد که جلوی دشمن ایستادیم و شاید از معدود روزگاری بود که حتی یک وجب از خاک ایران به دست دشمن نیفتاد و رمز این پیروزی فقط ایمان و از خود گذشتگی مردمان آن دوران بود زن و مرد ایستادن تا ما امروز خمیده نباشیم جان خود را دادند تا ما امروز سربلند باشیم سختی جنگ را به جان خریدند تا امروز ما آسایش داشته باشیم و هرچه داشتند را در راه مرز و دین دادند تا امروز مرز و دینمان پا برجا باشد چگونه این از خود گذشتگیها را قدر نهیم چگونه از آنان سپاس گوییم که در توانمان نیست فقط یادشان را گرامی و راهشان را برقرار داریم که آنان مردان و زنانی بودند از جنس شجاعت یادشان تا ابد زنده باد
دلم باز لذت شعر خواست
که با  آن پر کشد سوی آن روز گار
به دوران آن شیران سنگر نشین
دلیران بی کس در این روزگار
چه فریاد شیرینی عجب نعره دلنشین
همانان که آتش بر تن زدند
از آن شعله اش آتشی بر اهرمن
چه زیبا نبردی چه جان دادنی
چنان چنگ کردند با دشمنان
که رنگ از خود بدادند همه افسانه ها
تمام وجود و همه هستی و زندگی
 بدادند سر عزت  این کشور و مرز و دین
ولی از بد روزگار پلید
قلیلی از آنها شدند رستگار و شهید
دلیران بی کس در این روزگار
شدندآواره شهر و هر کوچه و هر سرا
دگر رسم آنان خریدار نداشت
شدند وصله نا جور این روزگار
همانان که از جان خود رد شدند
دگر تاب نداشتند از روزگار
چنان سرد شد احوال این دوستان
گرفتند ره عزلت از مردمان
چگونه بگویم احوال آن شیر مردان دلیر
که آتش گرفتند و سوختند بهر این سرزمین
همانان که امروز مثل خاکسترند
دگر تاب سوختن ندارند چون خاکسترند
همه سرد و بی روح به دنبال نان
که آن نان هم گشته مایه ننگشان
به دید همه نان آنان شده رایگان
ولی بس گران بود این نان ای خدا
بدنهای نا سور همه پر ز درد
تمام وجود درد و فریاد های نبرد
دلیران بی ادعا را چه شد ای خدا
که اینگونه گشتند خاموش و بی ادعا
اینم تقدیم به همه کسانی که جنگ را لمس کردند البته شاید ایرادات ادبی زیادی داشته باشه ولی چون از دلم بود برای شما هم نوشتم

Avatar محمد میلاد خراسانی
By   محمد میلاد خراسانی   3479 Day ago
احسنت علی اقای استقلالی .خیلی قشنگ سرودید.ولی از این دو مصرع دلم گرفت .
دگر رسم انان خریدار نداشت                                          شدند وصله ناجور این روزگار
 درسته خیلی هها خیلی  بی معرفت شده اند اما همه که مثل هم نیستن .
Avatar علیرضا جوادیان
By   علیرضا جوادیان   3479 Day ago
Written by: محمد میلاد خراسانی
احسنت علی اقای استقلالی .خیلی قشنگ سرودید.ولی از این دو مصرع دلم گرفت .
دگر رسم انان خریدار نداشت                                          شدند وصله ناجور این روزگار
 درسته خیلی هها خیلی  بی معرفت شده اند اما همه که مثل هم نیستن .


میلاد عزیز من حرف دل این آدما رو زدم من ماهی یک بار برای تائید دارو باید برم بنیاد چون یک سری دارو دارم که مربوط به اثرات جنگه و باید بنیاد تائید کنه اگر خواستی یک بار با من بیا تا ببینی حال و روز بچه های جنگ چجوریه تا با سختیاشون آشنا بشی تا نبینی و لمس نکنی نمیتونی درک کنی
Avatar کیمیا قبادی
By   کیمیا قبادی   3478 Day ago
​فقط میگم علی آقا کارت درسته.
Avatar سید حسن طاهری
By   سید حسن طاهری   3478 Day ago
جنگ هشت ساله، ما را قوی‌تر کرد. اگر جنگ هشت ساله نبود، این سرداران شجاع، این مردان برجسته نشان داده نمیشدند، در بین ملت بروز نمیکردند؛ این حرکت عظیمِ مخلصانه‌ی مردم مجال بروز و ظهور پیدا نمیکرد. 
 
 هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کند.
 
 آن عزتی، اعتماد به نفسی، احساس اقتداری که از ناحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی معنویت رزمندگان ما و جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اسلامی ما احساس شد و توانست آن حادثه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عجیب و شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگیز - یعنی پیروزی در دفاع مقدس و شکست نخوردن در مقابل تهاجم این همه دشمن - را رقم بزند، آن خصوصیات، آن خصلتها، برای ملت ما، برای کشور ما، یکی از بزرگترین نیازهاست. 
 
 این هشت سال، مظهری از برترین صفاتی است که یک جامعه میتواند به آنها ببالد و از جوانان خودش انتظار داشته باشد. یعنی دفاع مقدس مظهر حماسه است، مظهر معنویت و دینداری است، مظهر آرمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی است، مظهر ایثار و از خودگذشتگی است، مظهر ایستادگی و پایداری و مقاومت است، مظهر تدبیر و حکمت است. 
 
 جنگ، کار پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است. مدیریت جنگ و فرماندهی جنگ، کار بسیار سنگین و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است. این کار را جوانهای نورس ما در بسیاری از بخشها انجام میدادند. این تدبیر، این حکمت، چیز بسیار شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوری است؛ مظهر شکوفائی استعدادها و ظرفیتهاست. چقدر جوانهای کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سال رفتند در جبهه و توانستند در آنجا کارهای بزرگ از خودشان نشان بدهند. بعضی شهید شدند، بعضی هم جزو سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های انقلاب بودند، بعدها کشور از اینها استفاده کرد. حقیقتاً این جوری بود که سپاه پاسداران یکی از مراکز صدور نیرو به همه جای کشور شده در طول این بیست و هفت هشت سال؛ به خاطر اینکه جنگ توانست از یک مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی جوان، مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از عناصر کارآمد و بااستعداد درست کند و تحویل بدهد؛ چون استعدادها در اینها شکوفا شد. 
 
 اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطای بزرگی است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسی این را خیال کند. تحقیقاً پرمشتری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین آثار هنری بعد از انقلاب در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف، آن آثار هنری است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی فیلم و سینما، چه در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کتاب، خاطره، داستان
 
 جنگ تحمیلی را دشمن برای خاموش کردن انقلاب به راه انداخت، اما همین جنگ تحمیلی باعث شعله‌ورتر شدن نیروی انقلاب و روحیه‌ی انقلاب شد.  
Avatar سید حسن طاهری
By   سید حسن طاهری   3478 Day ago
ای پیش پرواز کبوتر های زخمی 
بابای مفقود الاثر! بابای زخمی! 
دور از تو سهم دختر از این هفته هم پر 
پس کی؟ کی از حال و هوای خانه غم پر؟ 
تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی 
یک قاب چوبی روی دست میخ بودی 
توی کتابم هر چه بابا آب میداد 
مادر نشانم عکس توی قاب میداد 
اینجا کنار قاب عکست جان سپردم 
از بس که از این هفته ها سر کوفت خوردم 
من بیست سالم شد هنوزم توی قابی 
خوب یک تکانی لااقل مرد حسابی! 
یک بار هم از گیر و دار قاب رد شو 
از سیم های خاردار قاب رد شو 
برگرد تنها یک بغل بابای من باش 
ها! یک بغل برگرد، تنها جای من باش
ای دستهایت آرزوی دستهایم 
ناز و ادایم مانده روی دستهایم 
شاید تو هم شرمندۀ یک مشت خاکی
یک مشت خاک بی نشان و بی پلاکی 
عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است!! 
امشب عروسی میکنم جای تو خالی 
پای قباله جای امضای تو خالی
ای عکسهایت روی زخم دل نمک پاش
یک بار هم بابای معلوم الاثر باش 

Avatar zahra*ss*7777 4444*777
By   zahra*ss*7777 4444*777   3478 Day ago
Written by: سید حسن طاهری
​​عشق یعنی یک استخوان و یک پلاک....سالهای سال تنهای تنها زیر خاک.....هفته دفاع مقدس مبارک.........
​ای روشنای خانه امید،ای شهید.....ای معنی حماسه جاوید،ای شهید.....چشم ستارگان فلک از تو روشن است....ای برتر از سراچه خورشید ای شهید....شهیدان را یاد کنیم حتی با ذکر یک صلوات
Avatar ساحره عصار
By   ساحره عصار   3478 Day ago

این جنگ، حقیقتاً یک گنج است؛ یک گنج حقیقى است که تمام‏شدنى هم نیست.



Avatar لیلا جوکار
By   لیلا جوکار   3478 Day ago
علی آقای مهربون سایت مثل همیشه پر معنا و به جا نوشتین و من ودوستانم میدونیم اگه امثال شماها نبودن ما به عنوان یه دختر الان اینجوری نمیتونستیم برای تیممون طرفداری کنیم..... از طرف همه بچه های تالار از شما و همرزمانتون تشکر میکنم ..ان شااله سایتون سالها بالای سر فرزندانتون باشه.
Avatar میرودود سیدمحمدی
By   میرودود سیدمحمدی   3478 Day ago
ممنون برادر.آنهایی که میفهمند خاک پای شهیدان هستند.سیدودود
Avatar shide HR
By   shide HR   3478 Day ago
گریه م گرفت .... خیلی زیبا و پر از احساس بود .
Avatar محمد میلاد خراسانی
By   محمد میلاد خراسانی   3478 Day ago
Written by: علیرضا جوادیان
[quote=MILAD.SEVEN7777]احسنت علی اقای استقلالی .خیلی قشنگ سرودید.ولی از این دو مصرع دلم گرفت .
دگر رسم انان خریدار نداشت                                          شدند وصله ناجور این روزگار
 درسته خیلی هها خیلی  بی معرفت شده اند اما همه که مثل هم نیستن .


میلاد عزیز من حرف دل این آدما رو زدم من ماهی یک بار برای تائید دارو باید برم بنیاد چون یک سری دارو دارم که مربوط به اثرات جنگه و باید بنیاد تائید کنه اگر خواستی یک بار با من بیا تاچ ببینی حال و روز بچه های جنگ چجوریه تا با سختیاشون آشنا بشی تا نبینی و لمس نکنی نمیتونی درک کنی

Avatar محمد میلاد خراسانی
By   محمد میلاد خراسانی   3478 Day ago
Written by: محمد میلاد خراسانی
[quote=237611ali]
احسنت علی اقای استقلالی .خیلی قشنگ سرودید.ولی از این دو مصرع دلم گرفت .
دگر رسم انان خریدار نداشت                                          شدند وصله ناجور این روزگار
 درسته خیلی هها خیلی  بی معرفت شده اند اما همه که مثل هم نیستن .


میلاد عزیز من حرف دل این آدما رو زدم من ماهی یک بار برای تائید دارو باید برم بنیاد چون یک سری دارو دارم که مربوط به اثرات جنگه و باید بنیاد تائید کنه اگر خواستی یک بار با من بیا تاچ ببینی حال و روز بچه های جنگ چجوریه تا با سختیاشون آشنا بشی تا نبینی و لمس نکنی نمیتونی درک کنی

علی اقای من کم و بیش با مشکلات و سختاشون اشنا هستم و یه جورایی هم با دردشون رو لمس کردم .
ما که کاری نمیتونیم قدر دان زحمات و فداکاری و از خود گذشتگی شما و دیگر عزیزان باشیم فقط از خدا میخام بهتو ن صبر و استقامت بده .یک ساعت دردشون رو ما نمیتونیم تحمل کنیم .خدا کمکتون کنه انشااااااا ما که بنده هستیم و بجز دعا کاری بلد نیستیم .فدایی دارین

Avatar حسن همراه
By   حسن همراه   3477 Day ago
Written by: محمد میلاد خراسانی
احسنت علی اقای استقلالی .خیلی قشنگ سرودید.ولی از این دو مصرع دلم گرفت .
دگر رسم انان خریدار نداشت                                          شدند وصله ناجور این روزگار
 درسته خیلی هها خیلی  بی معرفت شده اند اما همه که مثل هم نیستن .
Avatar علیرضا جوادیان
By   علیرضا جوادیان   3477 Day ago
شلمچه   قله ایمان من

شلمچه   یادگار ذهن من

شلمچه   دوستانم را گرفتی

شلمچه   استخوانم را شکستی

شلمچه   دوستان من کجایند

شلمچه   نقطه آغاز ایمان

شلمچه   شد شروع حس انسان

شلمچه   پر هیاهو شد ز ایمان

شلمچه   من زیارت نامه ها آنجا
شنیدم

همین   حاج منصور شلمچه یادت هست

شلمچه   یادگارانت کجایند

شلمچه  یار من داوود رحیمی

رفیق و همدمم در کنج سنگر

شلمچه   آن دلاور مرد ایمان

شهیدی از تبار کربلا آن
نور ایمان

عجب ایمان نابی در جوانی

مشایخ نام او سید محسن ما

شلمچه   تو عزیزانم گرفتی

شلمچه   قلب من را تو شکستی

شلمچه  مهدیم که بود ترابی

شلمچه   آن وحید من صفایی

مجید و آن علی و کل یاران

شلمچه   چه جوانانی گرفتی

شلمچه   تکه ای از خاک ایران

شلمچه   خاک تو از خون یاران

شده گلگون شده خوشبو مثل
باران

شلمچه   آبرو از چه گرفتی

شلمچه   تو ز ما یاران گرفتی

شلمچه   خاک تو شد تربت ما

شلمچه   کعبه ای شد بر دل ما

شلمچه   نقطه احرام دشت کربلا شد

شلمچه   نقطه پرگار ایمان

شلمچه   آرزویم دیدن آن خاکریز است

شلمچه   من سه راهی شهادت را دوباره خواب دیدم

شب حمله وداع با جمع یاران

شلمچه   سنگر ما را نگهدار

امانت پیش تو یاد شهیدان

شلمچه   قطره ای خونم در آنجاست

شلمچه   تکه ای ازاستخوانم در
کنارش

شلمچه   دفترم از دستم افتاد

تمام خاطراتم یاد یارانم
همانجاست

شلمچه   قلب من آنجا اسیر است

شلمچه   من دوباره آیم آنجا

فقط آن خاطراتم یاد
یارانم شلمچه از تو خواهم

شلمچه   کربلا را من ندیدم

شلمچه   کربلاهای تو دیدم

شلمچه   کربلای پنج و هشت تو
کجایند

شلمچه   آن نماز صبح زیبا

نماز شب در قبر زیر باران
با شهیدان

شلمچه   آن زیارت های یاران 

شلمچه   آن شهیدان یاد یاران

شلمچه   عطر آن آیا هنوز هست

شلمچه نوحه معروف دوران

این شعر تقدیم به همه شهدا  جنگ

Avatar noyan gh
By   noyan gh   3477 Day ago
خیلی زیبا ....
Avatar شبنم علی قنبری
By   شبنم علی قنبری   3477 Day ago
Written by: لیلا جوکار
علی آقای مهربون سایت مثل همیشه پر معنا و به جا نوشتین و من ودوستانم میدونیم اگه امثال شماها نبودن ما به عنوان یه دختر الان اینجوری نمیتونستیم برای تیممون طرفداری کنیم..... از طرف همه بچه های تالار از شما و همرزمانتون تشکر میکنم ..ان شااله سایتون سالها بالای سر فرزندانتون باشه.
ممنونم علی آقا که همیشه حواستون به همه ی ارزش ها هست...امیدوارم ما هایی که تو اون دوران نبودیم  بتونیم این افتخارو همیشه زنده نگه داریم
Avatar میثم محمدی قراسویی
By   میثم محمدی قراسویی   3477 Day ago

هفته دفاع مقدس، بر دلیرمردان ایران زمین و خانواده هایشان خصوصا دوست بسیار خوبم علیرضای عزیز مبارک....
ان شاء الله که بتونیم پاسخگوی این عزیزان باشیم...
شهدا دعا داشتند، ادعا نداشتند...
شهدا نیایش داشتند، نمایش نداشتند...
شهدا حیا داشتند، ریا نداشتند...
شهدا رسم داشتند، اسم نداشتند....
Avatar میثم محمدی قراسویی
By   میثم محمدی قراسویی   3477 Day ago

ببخشید نمیخواستم این عکس و بذارم ولی این یکی از اون معدود عزیزانیه که علیرضا میگه!!!!!! شاید منو شما نتونیم اینجور چهره هارو نه تنها توی خانواده مون بلکه توی اجتماعمون هم بپذیریم ولی اینو یادمون نره که این شخص پدر یک خانواده ست.... پدر یک دختر یا پسر که از صمیم قلب دوست شون داره و میخواد بهشون ابراز محبت کنه ولی شاید نتونه اونطوری که خیلی از پدرا محبت میکنن ، ابراز احساسات و محبتشو نشون بده....
یه پلاک.........
Avatar shide HR
By   shide HR   3477 Day ago
واقعا هیچی نمیتونم بگم ... فقط یه بغض تو گلومه وتو چشمام پر اشکه ... 

Avatar علیرضا جوادیان
By   علیرضا جوادیان   3476 Day ago
با سلام به همه دوستان مخصوصا دوستانی که تو این تاپیک شرکت کردند و نشون دادن بعد از گذشت سالها هنوز هم هستند کسانی که دلشان با گمنامان جهاد و ایثار   هنوز میتپد و یاد آن دلیر مردان را عاشقانه در دلشان زنده نگه داشتند این را به این جهت نمیگویم که خودم را هم اندازه آنها بدانم چون خود را لایق نمیدانم در مقابل کسانی که بسیار از خود گذشتگی داشتند و هنوز آثار آن را خود یا خانواده هایشان تحمل میکنند مثل نمونه ای که آقا میثم عکسش را گذاشته بود که خود من ساعتها منقلب شده بودم و فکر میکردم چگونه ما باید پاسخگوی درد و رنج این عزیزان باشیم فقط خداوند است که توانایی جبران این لطمات را دارد وقتی میثم از محبت به فرزندانش در مورد این عزیز نوشت دیدم چقدر سخت است برای یک پدر که نتواند با فرزندش ارتباط برقرار کند من تقریبا تا پنچ سالگی دخترم بخاطر اصابت تیر به دستم و عدم بهبود آن نمیتوانستم آنرا بلند کنم و در بغل بگیرم مثلا وقتی شب خوابیده بود نمیتوانستم بغلش کنم و در جایش بگذارمش که بعد که دستم بهتر شد  توانایی تا حدودی به دست آمد ولی با گذشت سالها هنوز حسرت آن روزها را دارم که او را در بغل بگیرم و راه بروم این که یک مورد کوچک است برای من سخت بود ولی این عزیزان با چه ایمانی این محدودیتها را تحمل و خم به ابرو نمی آورند خداوند به تمامیشان سلامتی و عاقبت بخیری عطا کند باز هم از همه دوستان ممنون
Avatar محمد میلاد خراسانی
By   محمد میلاد خراسانی   3474 Day ago

الان که من و تو  اینجاییم .............

Avatar علیرضا جوادیان
By   علیرضا جوادیان   3474 Day ago
خیلی عالی بود ممنون
Avatar سعید آقامحمدی
By   سعید آقامحمدی   3473 Day ago
خیلی خیلی عالی بود
Avatar shide HR
By   shide HR   3472 Day ago
Written by: علیرضا جوادیان
خیلی عالی بود ممنون
Avatar noyan gh
By   noyan gh   3472 Day ago
Written by: shide HR
[quote=237611ali]خیلی عالی بود ممنون
Avatar مرضیه غلامی
By   مرضیه غلامی   3470 Day ago
البته با کمی تأخیر من هم این هفته ی مقدس رو به همه ی دوستان مخصوصاً علی آقای عزیز تبریک میگم  و امیدوارم بتونیم قدر دان این همه جانفشانی باشیم .
Avatar سمانه علیزاده
By   سمانه علیزاده   3470 Day ago

تا کی دل من چشم به در داشته باشد
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
ان باد که اغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد
هر هفته سر خاک تو می ایم اما
این خاک اگر قرص قمر داشته باشد
این کیست که خوابیده به جای تو در این خاک
از تو خبری چند مگر داشته باشد

برگرفته از وبلاگ شهدای گمنام