درخشش کاذب

درخشش کاذب

مقدمه ای بر ای نقل و انتقالات فوتبال :

پائولوکوئیلو :

یک روز صبح به همراه یکی از دوستان آرژانتینی ام در بیابان «موجاوه» قدم می زدیم که چیزی را دیدیم که در افق می درخشید.

هرچند مقصود ما رفتن به یک «دره» بود، برای دیدن آن چه آن درخشش رااز خود باز می تاباند، مسیر خود را تغییر دادیم.

تقریباً یک ساعت در زیر خورشیدی که مدام گرم تر می شد راه رفتیم وتنها هنگامی که به آن رسیدیم توانستیم کشف کنیم که چیست.

یک بطری نوشابه خالی بود.که غبار صحرایی در درونش باعثرمتبلورشدنش شده بود.از آن جا که بیابان بسیار گرم تر از یک ساعت قبل شده بود، تصمیمگرفتیم دیگر به سمت «دره» نرویم.به هنگام بازگشت فکر کردم چند بار به خاطر درخشش کاذب راهی دیگر،از پیمودن راه خود باز مانده ایم؟

در فوتبال ما چند نفر همان بطری خالی هستند که فقط درخششان آنها را چشم نواز کرده؟

حال به این فضیه باید پرداخت که چه کسانی این بطری هارا وارد فوتبال ایران کردند و دقیقأ در جایی قرار دادند که نور خورشید مستقیمأ به آنها بتابدواهالی فوتبال را مجذوب خود کنند.

عده ای از مدیران ومربیان پی به اشتباه خود میبرند ولی غرور بیجا مانع این میشود که اشتباه خود را قبول کرده و همچنان بطری ها را گنجی کمیاب میدانند و به دنبال آن از سویی به سوی دیگر میدوند.

باتوجه به اتمام لیگ و شروع فصل نقل وانتقالات فوتبال

به نظر شما چرا یک مربی باید برای یک فصل مبلغی در حدود 600 ملیون بگیرد و دیگری که بارفنیش بیشتر است و کارنامه درخشانی دارد با ثلث این مبلغ کار کند

چرا دروازه بانی که قرارداد 2 فصل گذشته اش به 100 ملیون تومان هم نمیرسید دستمزدش 5 برابر شد؟

در این زمانه که پول همه حال و احوالات ما را در بر گرفته است، دیگر ما عشقها را فراموش کرده ایم. عشقی که حاضر بودیم بخاطر آن پول هم بپردازیم.

حال که فصل نقل و انتقالات شده است گویا قیمت همه مشخص شده است! حالا دیگر می توان آنها را که واقعا در عمل عشق به یک پیراهن دارند و نه تنها در حرف مدعی آنند را تمایز داد.

متاسفیم از این که شاهدیم در همین تیم محبوب استقلال عده ای از بازیکنان که تمام افتخاراتشان را مدیون این تیم هستند به تبع بازار آلوده نقل و انتقالات فوتبال ایران از شرطهای چندصد میلیونی برای انداختن امضای مبارکشان پای برگه قرارداد صحبت به عمل می آورند! همانهایی که اگر فوتبال اینگونه نبود و طرفداران پرشور استقلال نبودند باید الان به دلیل نداشتن تحصیلات عالیه ونداشتن تخصص ویژه به شغلهای سطح پایینی مشغول می شدندویا در تیم های سطح پایین توپ میزدند.

چرا برای چند مشت میلیون پول بیشتر احساسات میلیونها هوادار را به بازی می‌گیرند. آیا این معنی فوتبال حرفه ای است؟؟؟؟؟؟؟

همان عده ای که شاید اگر رویشان بشود درحالیکه در دست دیگرشان دم خروس(چند میلیون پول بیشتر)قسم یاد می کنند که پیراهن تیم متبوعشان تمام عشقشان است و برای جدایی بهانه های واهی وپوچ می آورند اما با وجود همین قسم آن دم خروس به ما نهیب می زند که گویا عشق اینان داستان تمایلات توامان خر و خرما است وهمین پول است که آنها را کور کرده و عشق هواداران را نمیبینند.

دراین شکی نیست که بازیکنان نیز همانند دیگر مشاغل باید تامین باشند تا بتوانند در هنگام خداحافظی از مستطیل سبز مشکلی از بابت گذران روزگار نداشته باشند. ولی زیاده خواهی عده ای قلب میلیون ها هوادار را میشکند ونامشان و عشقشان را برای همیشه باید از یاد برد.

امیدوارم تیم های مردمی بازیکنانی را بگیرند که حداقل ارزش محبت هواداران را داشته باشند ومدیران باشگاه ها برای بدست آوردن گنج های واقعی تلاش کنند نه گنج های کاذب.

آبی بی انتها