کد خبر : ۱۲,۱۶۵
بارسلونا در ایالت کاتالان و رئال تیم پادشاهی اسپانیا و البته تیم‌هایی چون منچستر، آرسنال و همه دیگرانی که اسم‌هایشان را به قول علی پروین یک تریلی یدک نمی‌کشد تاکنون کجا، چگونه وچه وقت اجازه داده‌اند که این اسم‌های بزرگ مایه درآمدزایی دیگران شود و سهمی از آن درآمدزایی نبرند؟! آنجا در موزه رئال حتی عکس گرفتن با مربیان و بازیکنان، حتی امضای این کارمندان رئال هم باید درآمدزایی کند! و اصالتاً به همین دلیل هم هست
از درآمدهای چند صد میلیاردی پیامک تلویزیونی؛ حق غول‌های پایتخت چقدر است؟

بارسلونا در ایالت کاتالان و رئال تیم پادشاهی اسپانیا و البته تیم‌هایی چون منچستر، آرسنال و همه دیگرانی که اسم‌هایشان را به قول علی پروین یک تریلی یدک نمی‌کشد تاکنون کجا، چگونه وچه وقت اجازه داده‌اند که این اسم‌های بزرگ مایه درآمدزایی دیگران شود و سهمی از آن درآمدزایی نبرند؟!
آنجا در موزه رئال حتی عکس گرفتن با مربیان و بازیکنان، حتی امضای این کارمندان رئال هم باید درآمدزایی کند! و اصالتاً به همین دلیل هم هست که یکی مثل کریس رونالدو را با قیمتی هم اندازه دو هواپیمای کنکورد خریداری می‌کنند چرا که می‌توانند از قبل هواداران این بازیکن درآمدزایی کنند!
اینجا در ایران هم ما دو باشگاه بزرگ داریم که این پتانسیل را دارند؛ دو غول آبی و قرمز که کم از رئال و بارسا ندارند و با تخمین جمعیت حتی شاید بتوان گفت که هواداران فعال اینها بیشتر از رئال یا بارسا هم هستند.
در چنین فضایی است که حقوق معنوی این دو باشگاه بسیار مهمتر از حقوق مادی آنها تلقی می‌شود و قانون کپی رایت می‌تواند هر دوی این غول‌های زمین خورده را بلند کند تا سر به آسمان فوتبال جهان بسایند!
این مقدمه را نوشتیم تا برسیم به همین یک کلمه: «حقوق معنوی»
این مطلب را نه در قامت مدیر روابط عمومی استقلال بلکه در هیأت یک روزنامه‌نگار با سال‌ها تجربه می‌نویسم.
این روزها حقوق معنوی و توجه به مارک‌ها و برندها در دنیای پست مدرن بسیار بسیار مهمتر از حقوق مادی است چرا که حقوق مادی را می‌توان اندازه‌گیری کرد اما حقوق معنوی اندازه ندارد!
یکی از بزرگترین دستبردها به حقوق معنوی دو تیم استقلال و پرسپولیس با همکاری تلویزیون و مخابرات صورت می‌گیرد. آنجا که هر هفته هنگام برگزاری مسابقات فوتبال این همکاری منتج به ارسال میلیون‌ها پیامک به مخابرات می‌شود!
برنامه‌های ورزشی رنگارنگ نیز چنین هستند. این قصه حتی متأسفانه در مورد تیم ملی کشورمان هم صورت می‌گیرد چه در قالب پیش‌بینی مسابقات و چه در قالب سوال‌هایی که سر نخ آنها یا تیم ملی است، یا پرسپولیس یا استقلال!
اگر به طور متوسط یک و نیم میلیون برای استقلال، یک و نیم میلیون برای پرسپولیس و دو میلیون برای برنامه‌های متعدد ورزشی و تیم ملی، ارسال پیامک به شماره‌های مختلف محاسبه کنیم چیزی حدود 5 میلیون پیامک به مخابرات و تلویزیون ارسال می‌شود آن هم در هفته!
یک حساب سرانگشتی و میانگین قرار دادن 20 تومان برای هر پیامک به ما می‌نمایاند که 100 میلیون تومان در هر هفته به حساب مخابرات و تلویزیون پول ریخته می‌شود! اگر و تنها اگر از 52 هفته 40 هفته مفید را در نظر بگیریم (که اشتباه است و در تمام 52 هفته اصل ارسال پیامک وجود دارد) مبلغ دریافتی توسط مخابرات و تلویزیون می‌شود: 4 میلیارد تومان! این 4 میلیارد تومان در حالی جابجا می‌شود که تنها خزانه‌اش عشق مردم است به لیگ برتر، تیم ملی، استقلال و پرسپولیس! در حالی که فدراسیون، استقلال و پرسپولیس حتی ریالی از آن را به دست نمی‌آورند!!
حقوق معنوی به همین جا ختم نمی‌شود بلکه پخش تلویزیونی هم به خودی خود پول بسیار هنگفتی را باید به حساب فدراسیون، استقلال و پرسپولیس واریز کند که نمی‌کند!
میلیاردها تومان (غیر قابل محاسبه برای نگارنده) آگهی در هنگام پخش مسابقات این تیم‌ها و در هنگام برنامه‌های پر مخاطب ورزشی روی آنتن می‌رود اما سهم سرخابی‌ها و فدراسیونی که سازنده خمیرمایه این علاقه و عشق هستند آنقدر ناچیز است که همه خجالت می‌کشند عدد واقعی آن را اعلام کنند!
شاید سالانه بیش از یکصد میلیارد تومان آگهی به هواداران فوتبال خورانده می‌شود اما سهم صاحبان این هوادارانی که به عشق تیم‌هایشان جلوی جام جهان نما میخکوب می‌شوند تقریباً صفر است! در این میان برخی پاسخ می‌دهند: «این تیم‌ها دولتی هستند و از این جیب به آن جیب شدن این پول بی‌معنی است!»
اما معنایش آنجایی معلوم می‌شود که نگاهی به مشکلات مالی این دو تیم داشته باشیم و کل دارایی آنها را از این حجم پول که از سوی عاشقان‌شان به دولت می‌رسد محاسبه کنیم! ردیف بودجه اینها نسبت به پولی که خودشان عامل درآمدزایی‌اش هستند چیزی حدود یک دهم درصد است! که حتی در قیاس با تیم‌های دولتی دیگر و پولی که آنها در ردیف بودجه ورزش خود دارند همه غیر قابل مقایسه است!
... و اینجا است که قصه شاهزاده‌هایی که گدایی می‌کنند دوباره و چند باره به چشم می‌آید. بله این تیم‌ها و آن فدراسیون روی گنج نشسته‌اند اما گنجی که از عشق مملو از سکه‌های طلا است شاه‌کلیدی دارد که در دست این شاهزاده‌ها نیست بلکه در دست دیگرانی است که با اندکی سخاوت بیشتر می‌توانند این دو باشگاه و فدراسیون را همانند رئال و بارسا صاحب کنکورد به جای بازیکن کنند اما افسوس که حتی پیراهن‌های اینها، شال و کلاه و خودکار و... هم برای آنها از قانون کپی رایت پیروی نمی‌کنند و همه از اسم بزرگ و پر هوادار این تیم‌ها و آن فوتبال قدرتمند می‌شوند اما خود این تیم‌ها ضعیف و لاغر و گرسنه باقی می‌مانند تا مدیران‌شان، به جای مدیریت ورزشی تنها به فکر سیر کردن شکم این نهنگ‌هایی باشند که همیشه به دلیل بزرگی دو قورت و نیمشان باقی است!

۲۷ شهریور ۱۳۸۹ ۱۹:۵۴
محمد سررشته‌داری |

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید