کد خبر : ۲۱,۴۶۴
در چند سال گذشته آلمانی‌تبارهای زیادی به نیمکت‌ تیم‌های لیگ برتری ایران راه یافته‌اند؛ گاهی به عنوان فرد اول نیمکت و گاهی نیز در کنار سرمربیان ایرانی نقش دستیار و مربی تمرین دهنده را ایفا کرده‌اند که کارنامه‌های خوب و بدی را هم از خود به جا گذاشتند.
یکی از این مربیان آلمانی میشائیل هنکه است که کارنامه درخشانی را از خود در سطح اول فوتبال دنیا به جای گذاشته و سابقه دستیاری اوتمار هیتسفلد و کار در تیم‌هایی مانند بایرن مونیخ را دارد. او پیش از آغاز لیگ برتر، نامش بر سر زبان‌ها افتاد و ابتدا به عنوان گزینه دستیاری استیلی در پرسپولیس مطرح شد اما به گفته خودش، زمانی قرار بود او روی نیمکت سرخ‌پوشان بنشیند که دایی هدایت این تیم را به عهده داشت، اما در نهایت این استقلال بود که به طور جدی با این مربی آلمانی وارد مذاکره شد تا سرانجام هنکه به عنوان نفر دوم در کنار پرویز مظلومی قرار بگیرد تا استقلال را در راه کسب سه جام قهرمانی به آمادگی هر چه بیشتر برساند.
میشائیل هنکه  در مورد نحوه حضورش در ایران و کار با استقلال تهران، شرایط جامعه و فوتبال ایران، و مقایسه آن با فوتبال آلمان صحبت کرد که این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید:
* از داربی آغاز کنیم که با پیروزی استقلال برای چهارمین بار پیاپی همراه شد. این بازی چطور بود؟
این دومین باری بود که بازی استقلال و پرسپولیس را تجربه می‌کردم، این مردم و شور و حال آنها چیزی است که تجربه آن برای من زیباست و از روزهای قبل از بازی آدم حس می کند که اتفاق خاصی دارد می‌افتد.
فکر می‌کردم که این داربی، بازی سختی می‌شود، چون پرسپولیس به پیروزی در این مسابقه نیاز داشت. شاید اگر آن‌ها در دقیقه 91 بازی به گل دست پیدا می‌کردند ما شکست می‌خوردیم. به نظرم پرسپولیس خوب بازی کرد. این مساله برای من جالب و غیر عادی بود که بتوانیم در 15 دقیقه سه گل به ثمر برسانیم. این اتفاق نشان می‌دهد که چقدر روح قوی فوتبال را داریم و آمادگی بدنی، فیزیکی و فکری بچه‌ها چقدر خوب است که توانستند در وقت اضافه کار را تمام کنند.
* قبل از آغاز فصل صحبت‌هایی برای پیوستن شما به پرسپولیس مطرح بود، چه شد که به استقلال آمدید؟
خودم هیچ کاری با پرسپولیس انجام ندادم،‌ قراری با آن‌ها نگذاشتم و برنامه خاصی با‌ آنها نداشتم. مدیر برنامه‌هایم می خواست که بیایم ایران و این که به پرسپولیس بروم ایده او بود. قبل از این فصل و زمانی که علی دایی در پرسپولیس حضور داشت قرار بود این اتفاق بیفتد. چون علی دایی را از آلمان می‌شناختم و مدیر برنامه‌هایم هم او را می‌شناسد، اما بعد مساله پرسپولیس تغییر کرد و شخص دیگری هدایت پرسپولیس را به عهده گرفت. من اولین صحبت رسمی را با استقلال و فتح‌الله‌زاده داشتم که می‌خواست مرا به استقلال بیاورد.
* خیلی‌ها فکر نمی کردند شخصی مانند هنکه که در سطح اول فوتبال به عنوان مربی تمرین دهنده کار کرده است، قبول کند که در ایران هم به عنوان نفر دوم فعالیت کند، چه شد که این اتفاق افتاد؟
قضیه از آنجا شروع شد که فتح‌الله‌زاده دوست داشت کسی به ایران بیاید تا کارهای تمرینی که در اروپا آموزش داده می‌شود را برای استقلال انجام دهد و دوست داشت یک سوپروایزر مانند من در تیم حضور داشته باشد تا بتوانیم از نظر ساختاری به باشگاه استقلال کمک کنیم. نشست‌های زیادی را برگزار می‌کنیم، صحبت می‌کنیم و برنامه می‌دهیم تا شرایط را بهتر کنیم و به تیم نظم دهیم. فتح‌الله‌زاده طرحی را پیشنهاد داد که هم به عنوان مربی تمرینی تیم و هم مشاور او کار کنم که قبول کردم.
* به فتح‌الله‌زاده در چه زمینه های مشاوره می‌دهید، آیا این مشاوره‌ها فنی و فوتبالی است و یا این که در مورد مدیریت فوتبال و نحوه اداره باشگاه است؟
از روزی که آمدم، به من زمین تمرین و کمپ را نشان داد و گفت که چه کارهایی را می‌خواهد با این امکانات انجام دهد. به عنوان مثال استانداردها را می گویم که چنین کمپی چه استانداردهایی باید داشته باشد. من در کارهای اقتصادی باشگاه دخالت نمی کنم و این مسایل به من مربوط نیست. اما در مورد هر چه که مربوط به باشگاه است و کارهایی که کمک می‌کند تا تیم حرفه‌ای‌تر شود صحبت می‌کنیم تا با هدف استقلال را به طرف جلو و بالا ببریم. همچنین به این مساله توجه می‌کنیم که چطور می‌توانیم با این هدف به تمام فوتبال ایران کمک کنیم.
* در ابتدای فصل بحث‌هایی مطرح بود مبنی بر این که هنکه به عنوان آلترناتیو برای مظلومی به این تیم آورده شده است.
من قرارداد امضا می‌کنم و این کاری حرفه‌ای است. به عنوان کمک مربی مظلومی و همچنین برای همفکری و همکاری با فتح‌الله‌زاده به مدت دو سال قرارداد بستم و کار خودم را انجام می دهم. در قرارداد من چیزی وجود ندارد که بخواهم جای کسی را بگیرم. مظلومی در حال حاضر سرمربی تیم است و من کمک او هستم و با هم قهرمان می‌شویم. من به این شکل فکر می‌کنم و همین طور هم کار می‌کنم. طبق چیزی که در قراردادم وجود دارد کارم را انجام می دهم و خواسته‌ام این است که باشگاه نیز همان چیزهایی که در قراردادم وجود دارد را انجام دهد.
* همکاری با مظلومی را در این چند ماه چگونه دیده‌اید؟
همکاری با مظلومی برای من زیبا است و او می‌گذارد که کارم را انجام بدهم و آن طوری که می‌خواهم پیش ببرم. اما او به هر حال خودش چند سالی مربی بوده و افکار فوتبالی خودش را دارد که همیشه با افکار من یکی نیست و این مساله عادی است، اما همیشه برای اختلاف نظر‌هایمان یک راه‌حل پیدا می‌کنیم.
* کار شما در استقلال و تمرین این تیم تا چه حدی اجرایی است؟
تمام کارها در زمین تمرین در دست من است و می‌توانم اجازه ندهم که یک بازین تمرین کند. اگر هم مشکلی پیش آید در کادر مربی‌ها در مورد آن بحث می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم که چطور جریمه کنیم.
* استقلال در چه زمینه‌هایی جای پیشرفت دارد تا این که بتواند در آسیا هم حرف اول را بزند.
ما روی این مساله کار می‌کنیم که سرعت بازی را بالا ببریم. اگر بخواهیم مقایسه‌ای انجام بدهیم در خیلی از مواقع بازی هنوز کند هستیم. فوتبال دنیا در چند سال گذشته تغییرات زیادی کرده است و بازیکنان باید از نظر قدرت بدنی بهتر شوند و تکنیک و سرعت بازی را بالاتر ببرند و باید در این مسیر پیش برویم.
* وضعیت استقلال را در راه سه جام پیش رو چگونه می‌بینید؟
من به برد عادت دارم و اگر پرونده‌ام را ببینید در آلمان هم با تیم‌های مختلف جام‌های زیادی را گرفتم و همیشه بردن جزیی از زندگی من بوده است. پس از حضور در استقلال سریع متوجه شدم که در تیم بزرگی کار می‌کنم و تیم‌های بزرگی مانند استقلال، پرسپولیس و بایرن‌ مونیخ حتما باید قهرمان شوند. همیشه نمی‌شود همه جام‌ها را به دست آورد، ولی باید در این راه قدم برداشت و با تمام وجود کار کرد و این مساله را هر روز به بازیکنان می‌گویم که باید گرسنه و دنبال جام باشیم . همه تیم‌های بزرگ دنیا باید این تفکر را داشته باشند.
* نظر شما درباره کاری که جباری انجام داد و جریمه‌ای که باشگاه برای او اعمال کرد چیست؟
امروز خود مجتبی هم می‌داند کاری که انجام داد را نباید می‌کرد. این اتفاقات در آلمان هم می‌افتد و بازیکن باید جریمه بشود. در این مواقع مربیان کادر فنی باید بنشینند و صحبت کنند. همچنین افراد بالاتری که در باشگاه حضور دارند نظرهایی دارند و با کادر فنی باید صحبت کنند و این جریمه را مشخص کنند. به هر حال خود مجتبی هم می‌داند که اشتباه کرده است. او در مقابل تیم و بازیکنان و مربیان عذرخواهی کرد و همچنین از حضور در یک بازی هم محروم شد و دیدیم کاری که یک بازیکن حرفه‌ای باید می‌کرد را او انجام داد و مقابل پرسپولیس یکی از بهترین بازی‌هایش را به نمایش گذاشت.
* میزان آمادگی جسمانی بازیکنان ایرانی چطور است و اگر پایین است چه نظری برای حل آن دارید؟
در کل همان طور که گفتم سرعت بازی در ایران پایین است و اگر بازی سریع انجام نشود، بازیکنان کمتر می‌دوند. مهم نیست که یک بازیکن 6 یا 11 کیلومتر بدود برای من مهم این است که بازیکن در زمانی که بازی ریتم تندتری دارد، چقدر می‌تواند بدود. نه این که فقط آرام به این طرف و آن طرف زمین برود. مهم این است که وقتی تیم جلو می‌رود و به عقب بر می‌گردد بازیکن هم بتواند سریع این کار را انجام بدهد. باید طوری بازیکنان را تمرین بدهیم که بتوانند زیر فشار بدوند. زمانی به این مساله می‌رسیم که تمریناتمان را به سطح بالاتری برسانیم. البته بازیکنان نسبت به اول فصل بسیار بهتر شده‌اند و بهتر از این هم می‌توانیم بشویم.
* تاثیر برنامه‌های بدنسازی تمرینات پیش فصل که توسط مولایی انجام گرفت را چقدر در آمادگی تیم موثر می‌دانید؟
این مساله صحیح است، ولی من در تمرین‌ها به مولایی می‌گویم که چه کار کند. قبل از تمرین می‌نشینیم و می‌گویم که چه کارهایی باید انجام شود. یکسری وسایل تمرینی هم از آلمان آورده ام و به مولایی داده‌ام که از آن‌ها استفاده کند. همیشه من می گویم که چه کاری باید انجام شود و مولایی هم خوب اینها را در زمین اجرا می‌کند.
* پس از حضور شما در استقلال، سومدیک هم به عنوان یک مربی آلمانی در پرسپولیس مشغول به کار شد. رابطه شما با او چگونه است؟
من سومدیک را از آلمان می‌شناسم. گاهی اوقات همدیگر را می‌بینیم و با هم صحبت می‌کنیم. او یکی از دروازه‌بان‌های خوب بوخوم بود. زمانی که در این تیم بود آنجا درس می خواندم و از آن زمان سومدیک را می‌شناسم. بسیار زیاد روبروی هم بازی کرده‌ایم و خیلی خوب از آلمان همدیگر را می‌شناسیم.
* بعضی از مربیان خارجی که در ایران کار کردند به دلیل اینکه یک مترجم کار ترجمه را به عهده داشته است نتوانستند مطالب خود را انتقال بدهند. با توجه به اینکه مترجم شما تجربه مربی‌گری دارد با این مشکل مواجه هستید؟
هنوز جامی را نگرفته‌ایم و نمی‌خواهم این مساله را بزرگ کنم، ولی در حال حاضر کادر مربیگری خوب جواب می‌گیرد. در جام حذفی جزو چهار تیم برتر قرار گرفتیم و در جدول لیگ برتر هم صدر نشین هستیم. خیلی خوشحال هستم که تمام کادر استقلال خوب کار می‌کند. از پزشکان تیم گرفته تا سایر افراد. همچنین خوشحالم کسی که در کنار من کار ترجمه صحبت‌هایم را بر عهده دارد، خودش مربی است و می‌تواند فوتبال آلمان و ایران را به خوبی بفهمد و نکات را انتقال دهد.
* این اولین تجربه مربی‌گری شما خارج از آلمان است؟
بله، این اولین باری است که برای مربیگری از آلمان خارج می‌شوم. اما با دورتموند و بایرن‌ مونیخ بازی‌های خارجی را تجربه کرده و در سفرهای خارجی بوده‌ام. به کشورهای اروپایی و آسیایی سفر می‌کردیم. در کشورهایی مانند قطر و امارات برنامه‌های تمرینی می‌گذاشتیم. وقتی که در این سفرها با مربیان آلمانی که در خارج از کشور کار می‌کردند صحبت می‌کردم این ایده‌ به ذهنم رسید که روزی به خارج از کشورم بروم و کار کنم.
* قبل از حضور در ایران چه پیش زمینه ذهنی از این کشور داشتید؟
در ذهن ما ایران دنیای دیگری بود. علی کریمی پیش من کار کرده و دایی هم از شاگردان من بود. همسر شوماخر(دروازه‌بان پیشین آلمان) هم ایرانی است و چون من با شوماخر کار کردم، این مساله برای من قدم بزرگی شد تا به ایران بیایم. از آنجایی که نمی دانستم ایران چه کشوری است، خانواده‌ و دوستانم به من می‌گفتند برای رفتن به ایران مطمئن هستی و می دانی که چه کشوری است؟! پس از اینکه به ایران آمدم گفتم همه چیز بهتر از آن است که تصورش را می‌کردم. این موضوع را خیلی قوی فهمیدم که ایرانی‌ها انسان‌های دوست داشتنی و مهمان‌نوازان خوبی هستند.
* قبل از اینکه به استقلال بیایید فوتبال ایران را دنبال می‌کردید؟
در سال‌های 2005 ـ 2006 که سرمربی کایزرسلاترن بودم، می‌خواستم نکونام را به این تیم بیاورم، اما از نظر مالی نشد که این کار را انجام بدهیم. از همان زمان بازی‌های ایران را دنبال می‌کردم. آن زمان یک تیم ملی قوی داشتید. وقتی به ایران آمدم فهمیدم که فوتبال از ورزش‌های بزرگ ایرانی‌ها است و آنها علاقه زیادی به این ورزش دارند. در بازی‌های لیگ‌های عربی می‌بینیم که تیم‌ها بد بازی نمی کنند، اما تماشاگر ندارند. ما آلمانی‌ها عادت داریم که استادیوم پر از جمعیت باشد و به همین دلیل برای من زیباست که در ایران برای داربی 100 هزار نفر و یا در داربی جام حذفی 80ـ 70 هزار نفر می‌آیند و این را می‌فهمم که فرهنگ فوتبال در ایران قوی است. من هم افتخار دارم که کمک کنم تا این پتانسیل قوی در ایران بهتر شکل بگیرد و در این راه قدم بر می‌دارم.
* سطح فوتبال ایران را در مقایسه با فوتبال آلمان چگونه ارزیابی می‌کنید؟
فوتبال در اروپا و آلمان خیلی بهتر است و تمام کارهای زیربنایی قوی‌تر انجام می‌شود، به خصوص در سال 2006 استادیوم‌های زیادی را در آلمان ساختیم و قرار شد که تمام باشگاه‌ها، زمین‌های تمرینی مخصوص خودشان را داشته باشند. به خصوص برای کارهای زیربنایی و پایه برنامه‌ریزی‌های زیادی انجام شد. ایران هم برای این که فوتبالش را بیشتر رو به جلو ببرد و به کشورهای اروپایی نزدیک شود، باید کار پایه‌ای کند و در این راه قدم بردارد.
* تفاوت تمرینی آلمانی‌ها و ایرانی‌ها در چیست که وقتی علی کریمی برای مدتی به آلمان رفت با آمادگی زیادی به پرسپولیس آمد؟
در تیم‌های بوندسلیگا فشار بالا است، چون رقابت‌ فشرده‌تری وجود دارد، هر روز باید 100 درصد توانایی‌ات را به تمرین بیاوری تا در بازی آخر هفته به شما بازی بدهند. بین بازیکنان رقابت‌ سالم وجود دارد و این مساله از اساسی‌ترین حربه‌هایی است تا بتوانی یک بازیکن را آماده نگه‌داری. اگر بازیکن در تمرین رقیب داشته باشد، تلاش بیشتری می‌کند. اما در بسیاری از تیم‌های ایرانی می‌بینیم اکثر بازیکنان می دانند که برای تیمشان بازی می‌کنند و از این که آخر هفته در ترکیب تیم نباشند، ترسی ندارند. علی کریمی را هم می‌شناسم، او بازیکن خوب و خوش فکری است و وقتی که به آلمان رفت دید که باید سخت تمرین کند و این کار را انجام داد. در آلمان او شاگرد من بود و در تمرین‌ها نظم خوبی داشت ولی باز هم می‌بینید که هنوز با 33 سال سن در سطح بالایی فوتبال بازی می‌کند.
* علت این که در تمرین تیم‌های ایرانی بین بازیکنان رقابت‌ وجود ندارد و بازیکن می‌داند که در ترکیب ثابت قرار دارد چیست؟
در فوتبال آلمان در هر پستی دو بازیکن می‌گذاریم که تقریبا مانند هم هستند و این رقابت وجود دارد. اما در ایران کادر بازیکنانمان چندان وسیع نیست و خیلی از بازیکنان این مساله را می‌دانند. معمولا در ایران دو، سه بازیکن مصدوم داریم و معمولا با 15 ـ 16 نفر تمرین می‌کنیم، ولی در آلمان معمولا تعداد بازیکنان در تمرین غیر از مصدومان به حدود 23 نفر می‌رسد، برای همین است که رقابت‌ در آنجا بالاتر است.
* حضور کارلوس کی‌روش و یک تفکر پرتغالی را در تیم ملی ایران چطور می‌بینید و فکر می‌کنید که تیم ملی با او به چه نتیجه‌ای برسد؟
شک نکنید که او کارش را خوب انجام می‌دهد و کی‌روش بهترین گزینه ای است که می‌تواند با این بازیکنان نتیجه بگیرد، اما فقط مربی خوب کافی نیست. تمام سیستم باید در جهت پیشرفت حرکت کند و لیگی حرفه‌ای در همه جهات داشته باشیم. باید در چند سال آینده تیم‌های قوی زیادی مانند استقلال و پرسپولیس داشته باشیم. همه در مورد استقلال و پرسپولیس صحبت می‌کنیم، اما می دانم که در ایران باشگاه‌های قوی و خوب دیگری هم وجود دارد. دوست داشتم که در ایران پنج، شش تیم پر تماشاگر و قوی مانند استقلال و پرسپولیس وجود داشته باشد.
* زمانی بازیکنان زیادی از ایران در لیگ‌های معتبر اروپایی حضور داشتند. علت اینکه مدتی‌ است لژیونر‌های زیادی نداریم چیست؟
فکر می‌کنم آن زمان بازیکنان با کیفیت و خوب در تیم ملی ایران بودند که معمولا باشگاه‌ها این بازیکنان را می‌خرند اما چند سال است که این مساله وجود ندارد اما ایران در حال حاضر در این راه قدم بر می‌دارد تا باز هم بازیکنان خوبی در سطح اول دنیا داشته باشد.
* چه بازیکنانی از این نسل فوتبال ما قابلیت لژیونر شدن را دارند؟
در حال حاضر تیم ملی ایران راه درستی را طی می‌کند و پیشرفت خوبی دارد. در این تیم ملی بازیکنانی را می بینم که توانایی لژیونر شدن را دارند.
* می‌توانید اسم بعضی از این بازیکنان را بگویید؟
اسم هیچ کدام از بازیکنان را نمی‌برم، اما می بینم که از بازیکنان استقلال که در تیم ملی حضور دارند و یا حتی دیگر بازیکنان باشگاه‌های دیگر که در تیم ملی هستند، همه می‌توانند خارج از کشور بازی کنند. اما فکر می‌کنم در تیم ملی بازیکنانی هستند که سن‌ آن‌ها تقریبا بالا رفته است و بهتر است که بازیکنان جوان بیشتری را به تیم ملی بیاوریم تا آن‌ها را پرورش دهیم.
* نکات مثبت و منفی فوتبال ایران را در چه چیزهایی می‌بینید.
از نکات خیلی مثبت تماشاگران بسیار خوب شما هستند. نکته مثبت دیگر این است که بازیکنان می‌خواهند بیشتر یاد بگیرند و پیشرفت کنند، خیلی اوقات بازیکنان سراغ من می‌آیند و می‌خواهند آن طوری بازی کنند که در اروپا بازی می‌کنند. اما متاسفانه در ایران خیلی‌ها نمی‌دانند که فوتبال تا چه حد می‌تواند در جامعه تاثیرات مثبتی داشته باشد و حس می‌کنم افرادی مانند فتح‌الله‌زاده که در این راه قدم می‌گذارند چندان حمایت نمی‌شوند. فوتبال دورنماهای بزرگی را پیش رو دارد و در جامعه بسیار تاثیر‌گذار است و خیلی اهداف وجود دارد که هنوز فوتبال به آن نرسیده است. چقدر خوب است در کشورهایی مانند ایران که پشتوانه فوتبالی دارند این قضیه بیشتر حمایت شود تا به این اهداف دست یافت.
* دلایل پیشرفت فوتبال آلمان در رده‌ی ملی در چند سال گذشته چیست؟
فوتبال آلمان در 10 ـ 15 سال گذشته مشکلی پیدا کرد و نتایج چندان خوبی به دست نیامد. آنجا بود که فهمیدیم باید به طور جدی کارهای پایه‌ای انجام بدهیم. بازیکنانی مانند لام و شواین اشتایگر را که می‌بینید جزو همان کارهای پایه‌ای هستند که در 10 ـ 15 سال گذشته آغاز کردیم و امروز نتیجه‌اش را می‌بینیم. در آلمان مربی‌های خوب را برای تیم‌های پایه می‌گذاریم و برای انجام کارهای پایه‌ای زمین‌های تمرینی خوبی داریم و به این موضوع اهمیت می‌دهیم. می بینیم که فتح‌الله‌زاده هم، چنین کارهایی را انجام داده و زمین های تمرینی مخصوصی را گذاشته تا تیم‌های پایه و اصلی در آنجا تمرین کنند. تمام تیم‌ها هم باید این کار‌ها را انجام بدهند.
در قدیم در آلمان تیم ملی خوبی با 15 بازیکن خوب داشتیم، اما در حال حاضر کارهای پایه‌ای جواب داده است و 30 ـ 40 بازیکن خوب داریم که می‌توانیم از آن‌ها در تیم ملی استفاده کنیم.
* علت موفقیت غیرمونیخی‌ها در بوندسلیگا در سال‌های اخیر چیست؟
در گذشته چند تیم مانند بایرن‌ مونیخ و لورکوزن بودند که پول داشتند و روی تیم‌های پایه‌شان کار می‌کردند، اما در 10 سال گذشته تیم‌های دیگر هم این کار را انجام دادند و سرمایه‌گذاری‌ می‌کنند. باشگاه‌ های دیگر هم روی تیم‌های پایه‌شان قوی کار می‌کنند و از همین تیم‌های پایه بازیکنان را به تیم‌های اصلی می‌برند که این مساله باعث می‌شود آن‌ها با هم هماهنگ باشند و می بینیم که این کار تاکنون خوب جواب داده است. این تیم‌ها نیز کار پایه‌ای کرده‌اند که به بایرن‌ مونیخ و لورکوزن رسیده‌اند.
* ‌عده‌ای معتقدند که آلمان در زمینه باشگاهی از لیگ اسپانیا و انگلیس عقب افتاده است نظر شما در این باره چیست؟
در لیستی که اعلام شده، فوتبال باشگاهی آلمان دوم است. 10 سال پیش لیگ‌های انگلیس، ایتالیا و اسپانیا بودند و مدتی هم فرانسه بود. آلمان در باشگاه‌های اروپا چهارم یا پنجم بود. امتیازات بر اساس شرکت تیم‌ها در لیگ اروپا و لیگ قهرمانان داده می‌شود. از آلمان هم تیم‌های بیشتری در لیگ قهرمانان حضور داشتند. وقتی که در دورتموند بودم چهار تیم در لیگ قهرمانان داشتیم، اما از سال 90 به بعد سهمیه ما دو تیم شد. در حال حاضر قانون عوض شده و دو سهمیه داریم که یکی از آن‌ها باید از پلی آف صعود کند. آلمان از ایتالیا پیش افتاد. من لیگ انگلیس را قوی‌ترین لیگ می‌دانم، اما تمام لیگ اسپانیا را بهتر از لیگ آلمان نمی‌بینم، زیرا در فوتبال آلمان پنج، شش تیم هستند که فاصله کمی با هم دارند و از مونیخ و لورکوزن گرفته تا هامبورگ و مونشن‌گلادباخ حرف برای گفتن دارند. اما در اسپانیا فقط بارسلونا و رئال مادرید هستند و پس از آن‌ها فاصله زیادی بین تیم‌ها وجود دارد. بایرن‌ مونیخ اولین بار با من در لیگ قهرمانان قهرمان شد و در این چند ساله قهرمانی نداشت و دو، سه سال پیش به فینال راه پیدا کرد. در حال حاضر اگر تیم ملی ما یک جام ببرد، این مسائل حل می‌شود و قهرمان شدن در جام جهانی یا رقابت های اروپا در فوتبال لیگی موثر است.
* قرعه کشی یورو 2012 انجام شد و باز هم آلمان در گروه مرگ قرار گرفت. نظر شما در این باره چیست؟
اگر بازی‌های گذشته در مرحله مقدماتی قهرمانی اروپا را ببینید متوجه می شوید که اسپانیا و آلمان بهترین بودند و ما به این قرعه‌ها عادت کرده‌ایم. ما در قدیم در قرعه کشی‌ها شانس داشتیم، اما در حال حاضر در گروه سختی قرار گرفته‌ایم. ولی مطمئنم که تیم ملی آلمان از چهار، پنج سال گذشته بسیار قوی خودش را به سطح بالا رسانده است. ما فقط بازیکنی مانند مسوت اوزیل را نداریم، بلکه در هر پستی سه، چهار بازیکن داریم که می‌توانند در سطح اول فوتبال بازی کنند.
* به استقلال برگردیم، برنامه شما پس از پایان همکاری با این تیم چیست؟
در فوتبال نمی‌شود نقشه‌های زیادی را تصور کرد و فقط باید به این توجه کرد که بازی‌های بعدی را چطور باید انجام داد و چگونه باید پیروز شد. من فعلا تا جایی که قرارداد دارم فکر می‌کنم و پس از آن باید ببینم که موقعیت چگونه خواهد بود و چه می‌شود.
* پس از این که خواستید از ایران بروید چه چیزی را از جامعه و فوتبال ایران با خود می‌برید؟
در حال حاضر هر وقت به آلمان می‌روم، در مورد ایران از من سوال می‌کنند و می گویم فوتبالیست‌هایشان با تکنیک هستند و پس از حضورم از تکنیک بالای این بازیکنان شگفت زده شدم. از داربی‌هایی که با حضور 100 و 120 هزار تماشاگر برگزار می‌شود، تعریف می‌کنم. برای من که داربی‌ها و بازی‌های زیادی از لیگ قهرمانان را تجربه کردم، باز هم داربی استقلال و پرسپولیس چیز دیگری است، اما اگر همه چیز حرفه‌ای‌تر بشود بیشتر می‌توانیم در ایران به اهداف خوب فوتبالی برسیم. / ش
گفت و گو از خبرنگار ایسنا، محمد قاسمی
۲۷ آذر ۱۳۹۰ ۱۳:۵۹
ایسنا |

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید