کد خبر : ۳۰,۶۲۲

لعنت به این فوتبال و آدم‌‌هایی که دست به‌دست هم دادند تا اسطوره فوتبال این مملکت خانه‌نشین که هیچ برای فرار از حواشی از تهران هم خارج شود. با مجتبی که صحبت می‌کنیم، غم دنیا می‌نشیند در دل‌مان که چرا باید چنین الماسی، خبری از فوتبال نگیرد و جایگاهی در این فوتبال نداشته باشد؛ و دل‌مان بیشتر می‌گیرد وقتی می‌بینیم چه کسانی در این فوتبال پست دارند و با شهرت بادآورده‌شان، با آن پول‌‌های درشت، چه کارها که نمی‌کنند... لعنت به فوتبالی که قدر اسطوره‌‌هایش را نمی‌داند.

*آقامجتبی چه خبر؟ چه کار می‌کنید؟

خدا را شکر، اوضاع و احوالم خوب است.

*فکر می‌کردیم شما را در مهمانی علی انصاریان و بهروز رهبری‌فرد می‌بینیم. چرا نیامدید؟

واقعاً شرمنده این دو دوست خوبم شدم. نتوانستم بیایم. البته یک دلیل بزرگ داشت که نیامدم و از این بابت بسیار متأسفم. من مدتی است که از تهران اسباب‌کشی کرده و به شهریار آمده‌ام. چند روز قبل می‌خواستم شومینه منزل را روشن کنم که یک دفعه گاز نشت کرد و با اولین جرقه، دچار آتش‌سوزی شدم. حالا هم دست‌هایم سوخته و تاول زده به همین دلیل فکر کردم اگر در جشن انصاریان و رهبری‌فرد نیایم بهتر است.

*بگذریم، با شما تماس گرفتیم در مورد پرسپولیس کمی گپ بزنیم.

پرسپولیس که فوق‌العاده شده. بازی با پیکان را 6 بر صفر برد و دیگر غمی ندارد. چرا حالا با من تماس گرفتید؟

*فکر کردیم بهتر است بعد از یک برد شیرین، حرف‌‌های شما را بشنویم!

خب، سؤالات‌‌تان را بپرسید.

*به نظرتان پرسپولیس پیشرفت کرده که توانسته به پیکان 6 گل بزند یا آن بازی فقط یک اتفاق بود؟

من هیچ کدام از این دو را قبول ندارم. ببینید، پرسپولیس همیشه پرسپولیس است. همیشه بزرگ و دوست‌داشتنی می‌ماند. مگر ما می‌توانیم بگوییم تخت جمشید، تخت جمشید نیست؟! پرسپولیس اگر به پیکان 6 گل زده کار شاقی نکرده. اصلاً پرسپولیس باید همیشه این قدر خوب بازی کند و بازی‌هایش را ببرد. حالا شما بگو پیشرفت کرده یا اصلاً بگو یک اتفاق بوده. پرسپولیس باید همیشه این کارها را انجام دهد و فرقی نمی‌کند که پیروزی‌اش را به پیشرفت تیم ربط بدهیم یا اتفاقات فوتبالی.

*پس چرا قبلاً امتیاز نمی‌گرفت؟

چون حاشیه داشت. پرسپولیس پر از حاشیه است و همیشه هم حاشیه داشته. اگر این حواشی کم شود، پرسپولیس هم نتیجه می‌گیرد.

*یعنی شما می‌گویید تا قبل از بازی با پیکان، شرایط تیم بهتر شده و حاشیه‌ها کمتر شده بود؟

حتماً این‌طور است وگرنه تیم نمی‌توانست بازی‌اش را ببرد.

*اما به نظر می‌رسد تعداد ستاره‌ها در پرسپولیس کاهش یافته و دیگر مثل قبل نیست که این تیم روی انگشت دست چند بازیکن بچرخد؟

بالاخره فوتبال امروز با گذشته فرق دارد. قبلاً فوتبال این‌طور بود که یک ناصر محمدخانی می‌توانست هر حریفی را یک‌تنه به آتش بکشد یا حمید علیدوستی در هما یک‌تنه تیمش را جلو می‌برد ولی حالا دیگر همه چیز متفاوت شده است. از طرفی، فوتبال که کشتی نیست! یک نفر بدون کمک دیگران در فوتبال امروز کاری از پیش نمی‌برد. آن موقع، یک عده بازیکن بودند که تیم‌شان را نجات می‌دادند اما حالا تعداد این بازیکنان خیلی کم شده است.

*شما سراغ دارید؟

بله، همین مهدی مهدوی‌کیا. این پسر چقدر آقاست! او فصل قبل که به تیم ما آمده بود، همه می‌گفتند فوتبال بازی کردن یادش رفته اما حالا ببینید که چطور بار پرسپولیس را به دوش می‌کشد. حتی می‌گفتند مهدوی‌کیا با «من بمیرم، تو بمیری» برگشته پرسپولیس ولی حالا کسی جرأت نمی‌کند از او بد بگوید چون آقامهدی با بازی‌های خوبش، دهان همه را بست. الان شده ستاره پرسپولیس.

*نظرتان در مورد مانوئل ژوزه چیست؟

به نظر شما همین مانوئل که می‌گویید، مربی خوبی است یا بدی؟

*من باید جواب بدهم؟!

نه اما روزنامه‌ها با یک باخت می‌گویند ژوزه باید برود، با یک برد از او تعریف و تمجید می‌کنند! اینکه نمی‌شود. بگذارید او کارش را بکند. ما کشورهای عربی را مسخره می‌کنیم و می‌گوییم با یک باخت مربی عوض می‌کنند ولی خودمان بدتر شده‌ایم. این بابا(!) یک قراردادی با باشگاه بسته و باید در تیم بماند. تا وقتی مطمئن نشده‌ایم که خوب است یا بد، باید بگذاریم به کارش بپردازد.

*یعنی شما هنوز مطمئن نشده‌‌اید که خوب است یا بد؟

نه. هنوز زمان می‌خواهد تا بفهمیم این طرف چه کاره است. فوتبال، دیمی که نیست. باید کار شود. باید زمان داد، فضا داد که مربیان کار کنند.

*اما این را قبول دارید که هواداران پرسپولیس به مانوئل به عنوان یک مربی محبوب نگاه نمی‌کنند؟

من برای هواداران احترام قائلم ولی می‌گویم مربیان حرفه‌ای همین طوری هستند. آنها نمی‌خواهند محبوب باشند. از طرفی، وقتی یک مربی در پرسپولیس چند بازی را با پیروزی‌‌های بزرگ مثل همین 6 بر صفر ببرد، محبوب نمی‌شود؟ می‌شود دیگر! اگر مانوئل می‌خواهد هواداران او را قبول کنند باید مدام در بازی‌های پیش‌رو ببرد.

*و اگر نبرد؟

باید برود. من هنوز حرفم تمام نشده است. این کارلوس کروش که سرمربی تیم‌ملی‌مان است، مگر محبوب نیست؟ به خدا قسم اگر دو، سه بازی ببازد همه محبوبیتش را از دست می‌دهد. به نظر من در فوتبال، فقط کسب پیروزی است که یک نفر را محبوب می‌کند. هرکسی که قدرت بیشتری در برتری مقابل حریفان داشته باشد محبوب می‌شود. همین جوری نیست که یک نفر بیاید و به این خاطر که روی نیمکت پرسپولیس نشسته مورد قبول هواداران قرار بگیرد. اینکه دلیل نمی‌شود. روی نیمکت پرسپولیس این همه آدم نشستند و رفتند. شما چند نفر از آنها را به یاد دارید که محبوب دل مردم شدند؟ مانوئل هم باید تا نیم‌فصل بماند و کارش را انجام دهد، بعد از آن، مسئولان باشگاه بنشینند و در مورد عملکردش تصمیم بگیرند. طرف یا این‌کاره است و می‌تواند پرسپولیس را نجات دهد یا نیست. اگر هست که بگذارید کارش را بکند، اگر نبود هم بگویید هرچه زودتر برود. شما ببینید اگر پرسپولیس هر سه بازی باقی‌مانده تا پایان نیم‌فصل را ببرد و باقی تیم‌ها ببازند، باز هم نمی‌تواند صدرنشین شود. این برای پرسپولیس خیلی خوب نیست که این همه امتیاز از استقلال عقب بیفتد.

*نظرسنجی روزنامه خبرورزشی را دیدید؟ حدود 71 درصد از مخاطبان روزنامه اعتقاد دارند ژوزه باید برود. حالا نظرتان چیست؟

باز هم می‌گویم نباید احساساتی شویم. من به نظر مردم احترام می‌گذارم ولی بگذاریم باز هم به کارش ادامه دهد. شاید اصلاً به‌خاطر اخراج علی کریمی است که مردم می‌گویند ژوزه باید برود.

*شما چقدر از ماجرای علی کریمی و قضیه اخراجش اطلاع دارید؟

به خدا در این مورد چیز زیادی نمی‌دانم. فقط این را می‌دانم که برخی بازیکنان به تیم‌ها شخصیت می‌دهند. مثلاً وحید هاشمیان مگر چند سال در پرسپولیس بازی کرده؟ ولی همین آدم وقتی به پرسپولیس آمد، شد محبوب هواداران. چرا؟ چون شخصیت داشت. به تیم ما شخصیت داد. این واقعیت است که کریمی یا مهدوی‌کیا و بازیکنان بزرگ شبیه اینها، شخصیت تیم را بالا می‌برند. البته من به کادرفنی هم حق می‌دهم ولی به‌طور کلی نظرم این است که کریمی باید در تیم بماند. من کریمی را آن‌قدر دوست دارم که حتی پیراهنش را هم پوشیدم و فصل قبل رفتم سر تمرین پرسپولیس.

*البته همه می‌دانند که بین شما و علی کریمی فاصله بسیار زیادی است و برای ما خیلی سخت است محرمی و کریمی را کنار هم بگذاریم.

این لطف شماست ولی من با این کار خواستم به او انگیزه و روحیه بدهم وگرنه پیراهنش را نمی‌پوشیدم. پرسپولیس مال هیچ‌کس نیست ولی کسی که می‌داند در این تیم از همه بزرگتر شده، باید بیشتر از بقیه به تیم کمک کند. باید بازیکنان دیگر بفهمند که در کنار بزرگانی چون مهدوی‌کیا بازی می‌کنند. این مسئله خیلی مهم است. اما حالا اگر مهدوی‌کیا، نتواند در تیم بزرگی کند چه؟ آن وقت تیم خراب می‌شود چون شخصیت خود را از دست می‌دهد.

*اگر شما جای مانوئل بودید، بازیکنی که علیه‌تان موضع بدی گرفته را به تیم برمی‌گرداندید؟

لطفاً قضاوت نکنید، از کجا معلوم کریمی علیه مانوئل موضع گرفته؟!

*بعد از بازی با کره‌جنوبی، کریمی گفت پس از دیدار با نفت تهران به همراه چند بازیکن دیگر در رختکن پرسپولیس در مورد اخراج مانوئل حرف‌هایی زده است. حالا چی؟

من قبلاً هم گفتم که نمی‌دانم چه شده اما بهتر است اگر مسئله‌ای وجود دارد را حل و فصل کنند. همین مهدی مهدوی‌کیا که کاپیتان پرسپولیس است باید برود با رویانیان جلسه‌ای بگذارد و تکلیف را روشن کند. باشگاه یا کریمی را می‌خواهد که در این صورت او را برمی‌گرداند و یا نمی‌خواهد که اگر این‌طور است، قطعاً باید بگویند کریمی از پرسپولیس برود. من حتی شنیده‌ام برخی بازیکنان جدا از مانوئل ژوزه، با سعید شیرینی هم نتوانسته‌اند ارتباط برقرار کنند. خب، مهدوی‌کیا برود به رویانیان همه این مشکلات را بگوید.

*سرپرست تیم نباید یک پیشکسوت باشد؟

وقتی نمی‌گذارند که یک پیشکسوت برود روی نیمکت پرسپولیس، چه می‌شود کرد؟ باید همین شیرینی را قبول کنیم دیگر! این مشکل از بازیکنان است. اگر واقعاً شیرینی را نمی‌خواهند، رک و روراست به مسئولان باشگاه بگویند. این‌طور که بهتر است. یک زمانی محمود خوردبین سرپرست تیم بود و با همه بچه‌ها رفاقت می‌کرد اما من نمی‌دانم شیرینی هم با بازیکنان رفیق است یا نه.

*در مورد ژوزه چی؟

اگر او را هم نمی‌خواهند به رویانیان بگویند تا شاید با کمیته فنی تصمیم به برکناری ژوزه بگیرد. این‌طور خوب نیست که بازیکنان برای اخراج کردن سرمربی با هم جلسه بگذارند.

*شما گفتید از تهران رفته‌اید به شهریار. چرا این قدر از تهران که مرکز فوتبال است، دور شده‌اید؟

دور نشدم، مرا دور کردند. وقتی هیچ‌کس در این فوتبال مرا دوست ندارد، چه کار کنم؟ چطور می‌توانم به همه بگویم من مجتبی محرمی هستم؟ من که نمی‌توانم آبرو و حیثیتم را بگذارم کنار و بروم برای گرفتن یک پست، دیگران را التماس کنم. چگونه باید از کسانی بخواهم به من جایگاه بدهند که خودشان هرگز در این فوتبال جایگاه نداشته‌اند؟ من چه گناهی داشتم که فوتبالی‌ها مرا این‌طور کنار زدند؟ نمی‌توانستم در کنار یک تیم معمولی باشم؟ باز خدا پدر و مادر مسئولان راه‌آهن را بیامرزد که یادشان آمد کسی به اسم مجتبی محرمی هم در فوتبال بوده و کار کرده است. اینها همه دست به‌ دست هم داده که بگویم گور پدر تهران و بیایم شهریار زندگی کنم! از قول من بنویسید مجتبی محرمی با هیچ‌کس مشکلی نداشت و ندارد اما گویا همه با من مشکل دارند و کسی نیست که مرا دوست داشته باشد.

*ولی مردم که دوست‌‌تان دارند.

بله. برای من همین بس است. اگر در دل مردم باشی، مهم نیست که چه سرنوشتی برایت پیش می‌‌آید. من رفتم برنامه 90 و در مورد فوتبال صحبت کردم، تا یک ماه خبرنگاران به من زنگ می‌زدند و مردم در کوچه و خیابان که مرا می‌دیدند، می‌گفتند حرف‌هایم خیلی خوب بود.

*البته ما یک خاطره چند روز قبل منتشر کردیم از رهبری‌فرد که در آن گفته بود برخی مسئولان باشگاه پرسپولیس حتی شما را نمی‌شناختند!

قرار نیست مرا بشناسند! این بنده‌های خدا که در فوتبال نبوده‌اند. حق دارند مرا نشناسند. این همه سال برای پرسپولیس و تیم‌ملی بازی کردم، در این ساختمان پنج طبقه یک عکس سه در چهار از ما کار نکردند که خودمان به یاد بیاوریم روزی بازیکن پرسپولیس بوده‌ایم. حالا از اینها چه توقعی باید داشت. من، محمدخانی، پیروانی، میناوند، شاهرودی، عزیزی، عابدزاده، گل‌محمدی، دایی و... عکس کدام یک را در باشگاه می‌بینید؟ حالا پیله کنیم به این قضیه که چرا مرا نمی‌شناسند. ‌ای بابا!

*آن زمان که پولی در باشگاه نبود شما بازی می‌کردید اما حالا...

هر کدام از این بازیکنان امروزی، هر چقدر پول می‌گیرد، نوش جانش. من حسود نیستم که بگویم چون به مجتبی محرمی پول نداده‌اند، پس هرکس پول بگیرد کوفتش شود!

*اما یک زمانی علی پروین اعتقاد داشت پیراهن پرسپولیس آن‌قدر قیمتی است که همه باید بابت بازی در این تیم پول بدهند. قبول دارید؟

بله. نمونه عینی‌‌اش را هم دیدم. پروین به فلان بازیکن گفت بیا به من پول بده تا در پرسپولیس بازی کنی اما طرف قبول نکرد. رفت جای دیگری و قرارداد حرفه‌ای بست. همان زمانی که ما فوتبال بازی می‌کردیم، آن آقا در خیابان زعفرانیه و کامرانیه آپارتمان خرید اما ما که می‌گفتیم با پرسپولیس باید قرارداد سفید امضا کنیم، سرنوشت‌مان شد اینکه می‌بینید. من موافق این قضیه هستم که هرکس، هر تیمی می‌رود باید پول حسابی بگیرد و باید وجدانش را بگذارد برای کمک به آن تیم. ما پول خوب به بازیکنان‌مان می‌دهیم اما فرهنگ استفاده از آن بازیکن را نداریم. طرف از دهات‌‌های دوردست به پرسپولیس آمده. بلد نیست اسم خودش را روی کاغذ بنویسد اما یک میلیارد تومان پول می‌گیرد و یک فصل روی نیمکت می‌نشیند. بهتر نیست این پول را جای دیگری خرج کنیم؟ این بازیکن می‌خواهد چه گلی به سر پرسپولیس بزند. من با این مخالفم. طرف یک میلیارد و خورده‌ای پول می‌گیرد، خوب تمرین نمی‌کند، خوب بازی نمی‌کند آن وقت بر سر همه مردم ایران منت دارد که به‌خاطر پرسپولیس قید فلان قرارداد را زده است. من نمی‌گویم بازیکنی بیاید و مجانی برای پرسپولیس بازی کند اما اگر دوزار هم پول می‌گیرد، به اندازه هزار تومان فوتبال بازی کند تا پولش حلال شود. اگر کسی یک میلیارد می‌گیرد، به اندازه دو میلیارد تومان بدود و عرق بریزد.

*چند سؤال هم از فوتبال بپرسیم. در این فصل گفته‌اند جام‌حذفی برگزار نشود. نظر شما چیست؟

نمی‌دانم این قانون و برنامه‌ریزی را از کجا آورده‌اند. مگر می‌شود جام‌حذفی را حذف کرد. این جام قانون دارد، گذشته دارد، شرایط دارد، انگیزه دارد. اگر جام‌حذفی نباشد، چه زمانی پرسپولیس برود و با نماینده یاسوج بازی کند؟ کی باید استقلال برود با نماینده زابل بازی کند؟ چرا همه‌‌اش می‌خواهند فوتبال را ضعیف کنند. برنامه‌ریزی برای جام‌حذفی یعنی تا این حد سخت است؟ برای یک بازی تیم‌ملی، لیگ را دو هفته تعطیل می‌کنند. من نمی‌فهمم دلیل این قضیه چیست. همه چیز که نباید به سلیقه یک نفر باشد.

*منظورتان کارلوس کروش است؟

هم او و هم کسانی که نمی‌گذارند لیگ منظم باشد و جام‌حذفی داشته باشیم.

*ماجرای مصاحبه‌های مانوئل ژوزه و کارلوس کروش علیه یکدیگر را شنیده‌اید؟

بله اینها قبل از اینکه به ایران بیایند با هم مشکل داشتند و روزنامه خودتان همه این مسائل را نوشته بود. البته نمی‌دانم مشکل دقیقاً چیست ولی فکر می‌کنم به اختلاف سلیقه دو طرف ربط دارد.

*فکر می‌کنید چه کسی مقصر است؟

هر دو نفر. بگذارید یک مثالی بزنم. من فوتبال آلمان را همیشه دوست داشتم. یک زمانی فرانتس بکن‌باوئر شد سرمربی تیم‌ملی آلمان و به همه مربیان لیگ این کشور گفت باید 2-5-3 بازی کنید. آن‌قدر همه این آدم را دوست داشتند که به حرفش گوش دادند و تیم‌ملی آلمان همان سال با 2-5-3 قهرمان شد. الان کروش می‌خواهد یک تیم هماهنگ داشته باشد اما مربیان کار دیگری می‌کنند. یک تیم 1-3-2-4 بازی می‌کند، یک تیم 2-4-4 و یک تیم دیگر 2-5-3. اگر مثلاً همه شبیه سیستم تیم‌ملی بازی می‌کردند، دیگر نیازی نبود که کروش دو هفته لیگ را تعطیل کند به‌خاطر بازی با ازبکستان. به نظرم الان خیلی از مربیان لیگی، کروش را قبول ندارند که یکی از آنها همین مانوئل است. اگر مانوئل می‌دانست چهار روز قبل از هر بازی تیم‌ملی باید بازیکنانش را به کروش بدهد، به خدا قسم این بحث‌ها هم پیش نمی‌آمد ولی الان طوری شده که تیم‌ملی از دو هفته قبل بازیکنان تیم‌ها را می‌گیرد و آنها را ضعیف می‌کند.

*ما کره‌جنوبی را در تهران بردیم اما قبل از آن، خاطره‌ای از آن پیروزی بزرگ مقابل کره‌جنوبی در مهر 1362 که با پاس شما و گلزنی سیروس قایقران به‌دست آمد، دارید؟

قبل از هر چیز، باید بگویم من و سیروس نبودیم که آن گل به‌ثمر رسید و کره را شکست دادیم بلکه همه اعضای تیم دست به‌دست هم دادند تا این اتفاق بیفتد. هیچ پیروزی الکی به‌دست نمی‌‌آید. گاهی اوقات می‌شنوم که پرسپولیسی‌ها و استقلالی‌ها برای هم کری می‌خوانند و می‌گویند استقلال قهرمان آسیا شده یا پرسپولیس قهرمان جام درجام در صورتی که به نظر من ایران قهرمان شده و استقلال یا پرسپولیس فقط نماینده ایران بودند. آن سال، برد شیرینی به‌دست‌آوردیم. کره به تازگی از جام‌جهانی‌ آمده بود و انگیزه‌های زیادی داشت تا ما را شکست دهد. همه می‌گفتند کره قهرمان می‌شود ولی کاری با آنها کردیم که بعد از 120 دقیقه، آمدند و پیراهن ما را گرفتند به عنوان یادگاری. به خدا قسم پرویز کماسی بدنساز وقت تیم‌ملی طوری بدن ما را آماده کرده بود که کره‌ای‌ها از دقیقه 60 کم آوردند اما بازیکنان تیم‌ملی ایران از آن دقیقه به بعد تازه راه افتاده بودند. خدا خواست ببریم و پس از آن، تلاش بازیکنان. همه تلاش کردند. آن پاس را همه دادند نه من و آن گل را همه با هم به‌ثمر رساندیم نه خدابیامرز سیروس قایقران.

*بازی آخر تیم‌ملی مقابل کره‌جنوبی را دیدید؟

بله. از اول تا آخر. ما بازی را بردیم اما حقیقت این است که اصلاً خوب بازی نکردیم. فقط نتیجه رضایتبخش بود اما اگر به عقب برگردیم می‌بینیم که کره‌ای‌ها دو بار به تیر دروازه ما کوبیدند و چند بار هم مهدی رحمتی توپ را از درون دروازه بیرون کشید.

*پس شما هم موافقید که ما کمی ترسو بازی کردیم؟

بله خیلی ترسو بودیم. خیلی زیاد. البته این هم از اندیشه‌های یک مربی است. با همین ترس و احتیاط هم کروش تا به حال نتیجه گرفته و همین‌طورهم ادامه می‌دهد. یادم می‌‌آید زمان سرمربیگری استانکو در پرسپولیس به نوشهر رفته بودیم تا با شموشک بازی کنیم. قبل از شروع بازی، استانکو رفت پای تخته و یک دیوار بتنی کشید. همه تعجب کرده بودیم. بعد از کشیدن نقاشی، رو کرد به بازیکنان و گفت‌: «من می‌خواهم در این بازی، یک دیوار بتنی از دفاع بسازید. تیم من اگر گل نخورد، حتماً گل می‌زند.» استانکو آن‌قدر تیم را دفاعی چیده بود که حتی به من هم بازی نداد ولی رفتیم و بازی را بردیم. کروش هم شبیه استانکو است. محتاط و نتیجه‌گرا.

*حالا به نظرتان ما به جام‌جهانی‌ می‌رسیم یا نه؟

اگر بخواهم احساساتی شوم می‌گویم حتماً می‌رویم جام جهانی. الان من می‌بینم برخی بازیکنان مدام می‌گویند تیم‌ملی می‌رود جام جهانی. البته من هم جای آنها بودم این‌طور حرف می‌زدم اما مسئله که این نیست. ما تا به حال دو بازی را برده‌ایم آن هم با نتیجه یک بر صفر مقابل ازبکستان و همین کره‌جنوبی. یک باخت داریم و یک تساوی. اگر همین روند را هم ادامه دهیم به جام‌جهانی‌ می‌رویم ولی به نظر من اگر این‌طور باشیم، صعودمان شانسی است. یعنی با شانس و اقبال راهی جام‌جهانی‌ خواهیم شد نه لیاقت. با این حساب، در جام‌جهانی‌ برزیل زنگ تفریح تیم‌های دیگر می‌شویم و هیچ لذتی از حضور در این تورنمنت نمی‌بریم. سنگال هم به جام‌جهانی‌ صعود می‌کند، اینکه مسئله مهمی نیست، اما همین سنگال می‌رود و فرانسه را شکست می‌دهد. ما باید حرفه‌ای فکر کنیم تا راه و دیدگاه‌مان تغییر کند.

*شما به شخصیت تیمی خیلی اهمیت می‌دهید. آیا کارلوس کروش توانسته به تیم‌ملی شخصیت بدهد؟

او آدم کوچکی نیست. شاید از نظر بازی، تیم‌ملی خیلی پیشرفت نکرده باشد ولی انصافاً به لحاظ شخصیتی ما خیلی جلو افتادیم و تیم‌ملی را در جهان با کروش بهتر می‌شناسند.

*یک شایعه وجود دارد. اینکه اگر کروش تیم‌ملی را به جام‌جهانی‌ ببرد، از ادامه همکاری با ایران استعفا می‌دهد. به نظرتان این شایعه به واقعیت بدل می‌شود؟

شاید هم این‌طور شد. کروش هم می‌داند با این وضعیت به جام‌جهانی‌ برویم، فقط زنگ تفریح هستیم. شاید این شایعه درست باشد و این بنده خدا، جانش را بگیرد و فرار کند. در آن صورت هم پولش را می‌گیرد و هم ما مجبوریم یک مربی دیگر و البته گران‌تر بیاوریم. ان‌شاالله هرچه خیر است برای تیم‌ملی پیش بیاید ولی بهتر است ما هم ثبات داشته باشیم. الان تیم‌ملی ایران در مکان دوم است و می‌تواند با همین نتایج هم به جام‌جهانی‌ برود اما من می‌بینم که خیلی‌ها از کروش ایراد می‌گیرند. نه اینکه کروش ایرادی در کارش نداشته باشد، بلکه الان وقت ایراد گرفتن نیست. این مسئله در پرسپولیس هم بوده، هم می‌خواهند در بدترین شرایط، به پرسپولیس حمله کنند. افشین پیروانی 12 بازی سرمربی پرسپولیس بود، خیلی‌ها علیه او کارهایی انجام دادند که فرار کند. بعد هم حمید استیلی آمد و همین‌طور شد.

*به عنوان آخرین سؤال، پرسپولیس در این فصل می‌تواند قهرمان شود یا نه؟

من که آرزویم این است پرسپولیس قهرمان شود اما تیم‌های بزرگ و سرسختی در لیگ هستند. همین استقلال که با امیر قلعه‌نویی صدرنشین شده یا تراکتورسازی و سپاهان که همیشه قدرتمند هستند. پرسپولیس هم باید خودش را پیدا کند. هواداران باید کمک کنند. انصاری‌فرد و قاضی باید گل بزنند و کمتر گل بخوریم. امیدوارم با این پشتوانه‌ای که داریم، اول از همه در جدول صعود کنیم و بعد به فکر قهرمانی باشیم.

۱۶ آبان ۱۳۹۱ ۲۲:۰۶

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید