کد خبر : ۴,۸۳۶
قطبی که این روزها شاعرانگی‌اش حال و هوای زادگاهش - شیراز - را به ذهن متبادر می‌کند، فوتبال ما را به نوشابه گازدار تشبیه کرده است؛ اما آیا چنین لقبی برای خود او برازنده‌تر نیست؟

1)با افشین قطبی که حرف می‌زنی، کم‌کم عادت می‌کنی در موضع پایین قرار بگیری. بدون اینکه احساس کنی آدم زیاده‌خواهی است یا دارد بی‌ادبی می‌کند، خودش را تیزهوشانه در موقعیتی برتر از تو قرار می‌دهد و همین می‌شود که بعد از مدتی گمان می‌کنی کودکی هستی که یک مادر برایش لالایی می‌خواند! جناب سرمربی تیم ملی در نصایح پدرانه روز گذشته‌اش، ما را به شکیبایی و نظم دعوت کرد و از آرزوهایش، نه برای رسیدن به جام جهانی، که بوسیدن کاپ قهرمانی این رقابت‌ها حرف زد!
2) روزی که افشین قطبی در کسوت سرمربی تیم ملی ایران وارد کشورمان شد، خیلی‌ها از «موج مثبتی» که او با خودش آورده حرف زدند و گفتند که این انرژی می‌تواند کشتی به گل نشسته فوتبال ایران را به ساحل نجات برساند. امروز اما - به رویه‌ای که شاهدش هستیم - بیم آن را داریم که «موج مثبت» آقای امپراتور، ما را در تلاطم آرزوهای دور و دراز غرق کند! «جاه‌طلبی» خوب است، اما آنچه اینک در مورد قطبی به وقوع پیوسته، بیشتر به «چاه‌طلبی» شباهت دارد. نباید فراموش کنیم تن دادن به رویاهای دست نیافتنی و غیرعقلانی، فقط سرعت زمین خوردن تیم ملی زخم خورده‌مان را افزایش خواهد داد. گرچه اگر ما نیز جای افشین‌خان بودیم و در دومین سال عمر سرمربیگری‌مان به نیمکت ارزشمند تیم ملی ایران دست می‌یافتیم، همه چیز را چنان ساده می‌گرفتیم که در کنفرانس مطبوعاتی «کابینه نجات از بحران»، حرف از فتح جام جهانی بزنیم!
3) آنان که عادت به موشکافی دارند و پس از شنیدن هر «جمله قشنگی» کودکانه ذوق نمی‌‌کنند، خوب به یاد دارند که سه سال پیش در چنین روزهایی، چگونه اظهارات بلندپروازانه دست‌اندرکاران ورزش کشور و حتی برخی مسوولان بلندپایه دولتی مبنی بر صعود حتمی از مسابقات گروهی جام جهانی 2006، موجب بالا رفتن توقعات مردمی ‌شد و به بروز یک «شبه فاجعه» در فوتبال کشورمان، پس از شکست در برابر مکزیک و پرتغال انجامید. آیا قطبی خواهان تکرار چنین روزهایی است؟ آیا جناب امپراتور به این نمی‌اندیشد که با حرف زدن از افسانه‌های شیرین شخصی‌اش، جو را مغشوش می‌کند و همین اتمسفر، پس از ناکامی احتمالی در برابر کره شمالی خود او را زمین می‌زند؟
4) قطبی که این روزها شاعرانگی‌اش حال و هوای زادگاهش - شیراز - را به ذهن متبادر می‌کند، فوتبال ما را به نوشابه گازدار تشبیه کرده است؛ اما آیا چنین لقبی برای خود او برازنده‌تر نیست؟ هم او که پس از رد شدن از هیجان اولیه‌اش، مخاطبان را با معجون کم محتوایی از آب و شیرینی مصنوعی مواجه می‌کند، ظاهرا شایستگی بیشتری برای یدک کشیدن چنین عنوانی دارد. اینطور نیست؟!
5) کماکان قطبی را به واسطه ادبیات فانتزی‌اش و عشقی که دست‌کم «وانمود» می‌کند در کارش وجود دارد، ستایش می‌کنیم. با این همه، نمی‌توانیم «منطق‌گریزی» نفر اول تیم ملی فوتبال‌مان را تحمل کنیم. رویای فتح جام جهانی و بوسیدن طلای نابش، البته در حال حاضر باب طبع خواب سنگین شامگاهی است، مشروط بر آنکه وعده مفصلی از همان اسپاگتی‌های مورد علاقه آقای امپراتور میل شده باشد. آنچه اکنون کعبه آمال مردم فوتبالدوست ایران لقب گرفته و در همین راستا تیم ملی را متحمل تعویض سه سرمربی کرده، «رفتن» به جام جهانی است. پس از آقای قطبی می‌خواهیم ما را به جام جهانی ببرد، باقی‌اش هم به اصطلاح پیشکش...!

منبع :‌گل

۵ خرداد ۱۳۸۸ ۰۹:۰۹
کلیدواژه ها: گل 

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید