چه شد که به فوتبال آمدی؟
در محله مان در روستای جور بند فوتبال بازی می‌کردیم که شنیدم در تهران تیم شاهین تست می‌گیرد. راهی تهران شدم و در آن تست شرکت کردم و اتفاقا قبول شدم. همان قبولی کافی بود تا مسیر زندگی ام به این شکل تغییر پیدا کند.
روستای جوربند در استان مازندران است؟
بله، در منطقه چمستان شهرستان نور، یکی از مناطق با صفای مازندران.
چه کسی تشویقت کرد تا این راه خسته کننده را طی کنی؟
پدر و خانواده ام.
امسال (92) چگونه برایت گذشت؟
از لحاظ فوتبالی خیلی سخت بود. این آخر سالی خداوکیلی خیلی اذیت شدیم. دوست داشتیم به هواداران عیدی بدهیم که نشد. البته نباید از حق بگذریم که تیم ما خالی شد و رفتن بازیکنان در نتیجه گیری تیم ما خیلی تاثیر داشت.
بهترین و بدترین خاطره ات در سال 92 چه بود؟
بهترین قهرمانی لیگ با استقلال و بدترین هم شکست مقابل اف سی سئول و حذف از لیگ قهرمانان آسیا بود.
الان که درآمد و زندگی راحتی داری به گذشته ات هم فکر می‌کنی؟
بله یادم هست اولین حقوقی که گرفتم حدود ۳۰۰ هزار تومان بود حدود ۱۱ سال پیش. خدا را شکر میکنم که هنوز همان ادم گذشته هستم و اگر حالا از نظر مالی شرایط یهتری دارم می دانم که چه کسی هستم و خودم را بنده خدا مید انم و فرزند خانواده عمران زاده که عاشقانه تک تکشان را دوست دارم.
چند خواهر و برادر داری؟
یک خواهر دارم و دو برادر که بعد از خواهر و برادر بزرگترم من یکی مانده به آخری هستم.
آرزویت در زندگی شخصی ات چیست؟
فقط امیدوارم بتوانم لطف و محبت های پدر و مادرم را جبران کنم و مایه افتخارشان باشم. برای کشورم یک فرد مفید باشم و عاقبت به خیر شوم.
تعطیلات امسال کجا هستی؟
ما که فقط چند روز تعطیل هستیم و سوم فروردین در تهران تمرین داریم اما برای تعطیلات یکی دو روزه به شمال می روم تا به خانواده ام سر بزنم. کلا در این چند سال فقط یکی دو روز در نوروز تعطیلی داشتیم و هر سال در روزهای فروردین بازی داشتیم.
اولین عیدی که گرفتی یادت هست؟
اولین عیدی را از پدرم گرفتم و هرگز آن را فراموش نمی کنم.
و به عنوان سوال آخر، خاطره جالب از عید داری؟
در نوجوانی یادم می آید در ایام عید دست یک نفر را شکستم و مدت‌ها از خانه بیرون نیامدم! /ش