کد خبر : ۵,۰۴۷
قبل از بازى با کره جنوبى دوست داشتیم نتیجه بازى عربستان با کره شمالى مساوى تمام شود تا ما با پیروزى مقابل کره جنوبى بتوانیم امتیازات از دست داده گذشته را فراموش کنیم و با صعود مستقیم به جام جهانى جشن بگیریم. آرزوهایمان به بار نشست اما متأسفانه خود ما این شایستگى را نداشتیم که فوتبالى در حد نام ایران ارائه دهیم. چرا؟ مسئول این شکست بزرگ کیست؟
نقش على آبادى، کفاشیان، تاج و قطبى در حذف تیم ملى
انتصاب غلط توسط على آبادى!
نکته عجیب این بود که براى احراز پست ریاست فدراسیون فوتبال على آبادى فقط یک نامزد را پیش روى رأى دهندگان قرارداد تا عملاً به جاى انتخاب یک انتصاب صد در صد غلط صورت بگیرد؛ آن هم کفاشیان دو و میدانى کارى که روى صندلى ریاست نشست تا عملاً دست على آبادى در فوتبال کشور باز باشد. آقایان براى تیم ملى در مسابقات مقدماتى جام جهانى ۳مربى برگزیدند که در نهایت حاصلش عدم صعود به جام جهانى ۲۰۱۰ آفریقاى جنوبى بود. على دایى با انتقادات به جایى که بر او وارد بود (از جمله ایجاد فضاى چندگانگى در تیم ملى) و همچنین لجبازى با برخى بازیکنان، تیم را چهارم جدول تحویل داد و برکنار شد. مایلى کهن هم از همان ابتدا با بروز تنش هاى مختلف یک عدم آرامش آزاردهنده را ایجاد کرده بود و در نهایت هم دست به کار نشده، دست از هدایت تیم ملى کشید تا منتخب  آقایان على آبادى و کفاشیان بشود افشین قطبى فردى که معتقد بودیم از تجربه لازم براى این کار بهره مند نیست. قطبى طى دوره اول حضورش در پرسپولیس نامزد سرمربیگرى تیم ملى شد حال آنکه قبلاً هیچ وقت و هیچ جا سرمربى نبود و در نهایت هم دایى جنگ با او را برد و سرمربى تیم ملى شد اما چرخ زمانه چرخید و مدیران ورزش و فوتبال بار دیگر قطبى را از کیسه بیرون آوردند که اى کاش نمى آوردند!
تشبیه فنى
در اینجا بد نیست شرایط تیم ملى در ۳ بازى آخر را به شرایط تیم اوساسونا در هفته هاى پایانى لالیگا تشبیه کنیم که آنها هم با خوش شانسى با تیم هاى بى انگیزه بازى مى کردند. اوساسونا در ۲ هفته آخر لالیگا با بارسلونا و رئال  مادرید بى انگیزه بازى کرد و با شکست دادن هر ۲ تیم و کسب ۶ امتیاز توانست در سطح اول فوتبال اسپانیا بماند. اما آیا این مسأله همیشه رخ خواهد داد؟ شاید تا ۲۰ سال آینده هم اوساسونا نتواند چنین رویدادى را تکرار کند اما همان وقتى که باید این کار را مى کرد، انجامش داد. ما در حالى مقابل کره شمالى تن به تساوى دادیم که این تیم در طول تاریخ حتى یک بار هم موفق به شکست ما نشده است حتى زمانى که «توفان زرد آسیا» لقب گرفت. پس قرار هم نبود که این بار بتواند ما را شکست دهد. حداقل کارى که مى شد کرد رسیدن به تساوى بود که قطبى به همین حداقل بسنده کرد. اما برسیم به امارات. این تیم در تمام ۸ بازى انجام شده اش در رقابت هاى مقدماتى جام جهانى ۲۰۱۰ تنها یک امتیاز کسب کرد که آن هم مقابل ما بود. این مسأله نشان دهنده ضعف مفرط فوتبالى است که براى سرپا نگه داشتن لیگش دست به دامان بازیکنان متعدد خارجى از جمله ایرانى ها مى شود. به این ضعف آشکار اضافه کنید غیبت «بازیکن اصلى از جمله مهره موثرى همچون اسماعیل مطر» را و همچنین بى انگیزگى محضشان را. ما چنین تیم از هم پاشیده اى را در خانه خودمان با سختى یک بر صفر بردیم. یک پیروزى خفیف که در حقیقت روى خلاقیت فردى بازیکنى مثل على کریمى رقم خورد. مقابل کره جنوبى با یک تیم بى انگیزه سر و کار داشتیم که صعودش قطعى شده بود. در اینجا برمى گردیم به همان مثال اوساسونا و بحث انگیزه. ما نیازمند پیروزى بودیم و به گل برترى هم دست یافتیم اما به دلیل اشتباه قطبى در تعویض ها و اتخاذ تاکتیک اشتباه از سوى او نتوانستیم ۳ امتیاز را حفظ کنیم تا کره جنوبى براى حفظ شخصیتش هم که شده گل تساوى را بزند و حتى تا آستانه به ثمر رساندن گل پیروزى هم پیش برود. حالا ما کجاى فوتبال آسیا و جهان هستیم؟
ضعف قطبى در بستن تیم
قطبى در ابتداى کار یک لیست بلند بالاى ارائه داد که در آن کمتر بازیکنى از قلم افتاده بود اما همان طور که پیش بینى مى شد این لیست تنها جنبه  نمایشى داشت تا منتقدان را ساکت کند وگرنه قطبى تیم ملى را براساس همان اطلاعاتش از فوتبال ایران که شامل شناخت از پرسپولیس و لژیونر ها بود چید به نحوى که از تیم قهرمان لیگ برتر یعنى استقلال هیچ بازیکنى در ترکیب ثابت و اولیه قرار نداشت. تکیه بیش از حد قطبى روى نفرات پرسپولیس به تیم ملى، گذشته از این که آسیب زیادى زد نشان دهنده شناخت قطبى از فوتبال ایران و رجوع به همان نظریه مدیریت لجستیکى و غیرکارشناسى فدراسیون و سازمان تربیت بدنى مى باشد. به عنوان مثال قطبى در این ۳ بازى از پژمان نورى در ترکیب اصلى استفاده کرد که ۲ بار آن به عنوان هافبک در کنار نکونام و تیموریان بود که منجر به افزایش بار دفاعى تیم شد که لاجرم منجر به کاهش توان هجومى تیم ملى گردید حال آن که ما در این ۳ بازى نیازمند پیروزى بودیم و هر فرد مرتبط با فوتبال مى داند براى پیروز شدن باید گل زد و گل زدن نیاز به عناصر هجومى دارد نه دفاعى.
جزو ۶ تیم اول آسیا هم نیستیم
نکته جالب توجه این است که خوب شد ما در گروه اول قرار نداشتیم وگرنه با حضور استرالیایى  که ۶ پیروزى کسب کرده و ژاپن و دیگر تیم ها حتى چهارم هم نمى شدیم و در رده پنجم قرار مى گرفتیم. در حال حاضر ما جزو ۶ تیم اول آسیا هم نیستیم و پایین تر از استرالیا، کره جنوبى، ژاپن، کره شمالى، عربستان و بحرین قرار گرفتیم. این در حالى است که ما دیدیم عراق در جام کنفدراسیون ها چگونه مقابل قهرمانى اروپا یعنى تیم قدرتمند و پرستاره اسپانیا قد علم کرد و با باخت خفیف یک بر صفر از زمین خارج شد. شما حساب کنید اگر عراق دچار بحران هاى متعدد نبود و مى توانست در گروه ما قرار بگیرد چه بسا ما حالا چهارم هم نبودیم و به جاى امارات در قعر جدول قرار مى گرفتیم.
مدیریت لجستیکى
وقتى مى گوییم مدام در فوتبال درجا مى زنیم به این دلیل است که سطح و سقف مدیریت آقایان در ورزش را مى شناسیم. آقایان به جاى مدیریت به اعتراف خودشان مشغول لجستیک هستند. تاج بعد از بازى با امارات این حرف را زد و قبل از بازى با کره جنوبى هم به آقاى سلطانپور در رادیو باز این مسأله را عنوان کرد. مى خواهیم بگوییم نخیر آقایان! کار شما فقط لجستیک نیست بلکه مهمترین وظیفه شما انتخاب یک سرمربى مناسب براى تیم بوده و هست تا بتواند از این همه پتانسیل استفاده کرده و موفقیت کسب کند.
سرمربیگرى کت و شلوار هیدینک!
در ایام بعد از انتصاب قطبى به عنوان سرمربى تیم ملى بسیارى از خوانندگان محترم تماس گرفتند که اکثراً هم طرفدار پرسپولیس بودند و از محبوبیت قطبى صحبت کردند. قطبى در فوتبال ما تا به حال ۳ بار هدایت ۳ تیم مهم را برعهده داشته است. او یک فصل سرمربى پرسپولیس بود، یک بار در همین پرسپولیس کار را نیمه تمام گذاشت و رفت و این بار آخر هم هدایت تیم ملى را برعهده گرفت. او بار اول در پرسپولیس به قهرمانى رسید آن هم در شرایطى که یک تیم مدیریتى قوى و دستیاران و مشاوران آشنا به کار در فضاى پرسپولیس حمایتش کردند وگرنه سال بعدش تیم را ششم جدول تحویل داد و از کشور خارج شد. قهرمانى پرسپولیس در لیگ برتر ششم در شرایطى حاصل شد که استقلال در شرایطى عجیب و نادر سر از رده سیزدهم جدول در آورد. صباباترى دچار تغییرات مدیریتى شد و انسجامش را از دست داد و سپاهان هم نیرو و تمرکزش را طرف لیگ قهرمانان آسیا کرد و به نایب قهرمانى رسید تا در لیگ خسته و بى انگیزه و گرفتار محرومیت ۳ ماهه از بازى هاى خانگى شود وگرنه در همان ایام پرسپولیس خارج از خانه به پاس باخت و اولین شکست تاریخ این تیم مقابل یک تیم گیلانى یعنى پگاه رقم خورد و قس علیهذا. بله، قطبى فصل بعدش پرسپولیس را ششم تحویل داد پیروانى و وینگادا هم به ترتیب و در نهایت این تیم را به مقام پنجم رساندند تا مشخص شود قطبى فردى متأثر از فضاى روانى اطرافش هست و به خاطر هیجان بالایش خوب مى تواند از تماشاگران خانگى انرژى بگیرد اما بررسى کارنامه قطبى در مسابقات خارج از خانه نشان مى دهد که او حرفى براى گفتن ندارد. در تیم ملى هم که جانشین دایى شد و تیم چهارم را حتى نتوانست به عنوان تیم سوم راهى پلى آف کند در حالى که چه بسا اگر تیم ملى بدون سرمربى به مصاف حریفان هم مى رفت لااقل به پلى آف مى رسید. قطبى که ادعا مى کند در کنار هیدینک و ادووکات چیز یاد گرفته باید مى توانست اثر خود را نشان دهد در غیر این صورت اگر قرار باشد صرفاً کنار یک نفر بودن چیزى عاید کسى کند ضمن احترام فراوان به آقاى قطبى الان کت و شلوار هیدینک هم باید مدعى سرمربیگرى در سطح اول فوتبال جهان باشد! قطبى که مى گفت تنها کسى است که مى تواند کره را در سئول شکست دهد پس چه شد؟ اگر او دانش فوتبال داشت مى توانست یک گل زده را با تعویض هایش خراب نکند الان به عنوان تیم دوم راهى جام جهانى شده بودیم. قطبى که مى گفت سئول را مى لرزاند داریم مى بینیم که سئول چگونه دارد مى لرزد؟ اگر هیاهوى عوامل رسانه اى قطبى نبود شاید ما دست کم به پلى آف مى رفتیم. اگر امثال آقاى فردوسى پور به به و چه چه راه نمى انداختند و سنگ قطبى را به سینه نمى زدند تا او را سرمربى تیم ملى کنند شاید ما حالا حذف شده نبودیم. با این امر که سهمیه آسیا تا این حد افزایش یافته ما چرا نباید به جام جهانى برویم. بله، مقصر اصلى على آبادى و کفاشیان هستند اما خود قطبى هم که مى گفت به مردم شیرینى مى دهد هم باید اینقدر دلش براى کشورش مى تپید که بداند اگر حتى از پس تیم هاى شرق آسیا برنمى آید، پس از انتخاب مایلى کهن چنین اظهارنظر تحریک آمیزى نمى کرد:«من به مایلى کهن تبریک مى گویم اما اگر من سرمربى مى شدم حتماً ایران را به جام جهانى مى بردم.»
خداحافظ آقاى کفاشیان
على کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال طى مصاحبه هایى عنوان کرده اگر او را نخواهند حاضر است مسند خود را ترک کند .خدمت ایشان باید عرض کنیم آقاى کفاشیان! با این تفاسیر لطفاً شما تشریف ببرید اهالى فوتبال خود مى دانند چگونه این کشتى توفان زده را به ساحل نجات برسانند.
۳۰ خرداد ۱۳۸۸ ۰۸:۵۷
کلیدواژه ها: ابرار 

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید