کد خبر : ۵,۷۳۲

 به چشم خیلی‌ها دیگو مارادونا بهترین ستاره‌ای بوده که در آسمان فوتبال پدیدار شده است. محبوبیتی که او در میان فوتبالدوستان جهان دارد شاید قابل مقایسه با هیچ کس دیگری نباشد هرچند او با گل معروفی که به قول خودش با دست خدا وارد دروازه انگلیس شد و اتهام به توزیع کوکایین کمی از محبوبیت‌اش کاست. او حالا در سن 48 سالگی دوباره به دنیای فوتبال برگشته تا با خدمت به تیم ملی کشورش و رساندن آن به جام جهانی دوباره خودش را در دل کسانی که از او بدشان آمده جا کند. این پدربزرگ، با سایت فیفا از رقابت با دشمنان، بازی و مربیگری در آرژانتین گرفته تا بحث جانشینی لیونل مسی به جای او و فیدل کاسترو از همه مهمتر بازی با برزیل در مرحله مقدماتی جام جهانی گپ زده است.

دیگو الان 9 ماه است که مربی آرژانتینی. لذت مربیگری در این تیم به اندازه لذت نوه‌دار شدن بوده؟
■ تا اندازه‌ای بله. من تقریباً یک ماه و نیم مفید با بازیکنانم بوده‌ام برای همین آنقدر وقت نداشتم که با آنها حرف بزنم و تمرین کنم. مربی شدن حس جالبی دارد. وظیفه من این است که بعضی چیزها را داخل کله کوچک 25 نفر فرو کنم. چیزهایی که باید داخل و خارج زمین انجام دهند. من برای همین اینجا هستم تا تجربه‌هایم را به آنها بدهم.
لذتی هم دارد؟
■ سخت است. حالا از زمان بازیگری‌ام بیشتر لذت می‌برم اما می‌خواهم مطمئن شوم از عهده مسوولیتم برمی‌آیم. هرکسی می‌داند که چه زمان‌های دشواری داشتم اما خب توانستم از همه آنها سربلند بیرون بیایم. حالا هم که مربی آرژانتین‌ام. این رویای من بود.
این کار سخت‌تر از آن چیزی که فکر می‌کردی نیست؟
■ به خاطر دلایلی که به آنها اشاره کردم چرا. همیشه باید تلفن به دست باشی و دنبال بازیکنان بگردی و ببینی کجا هستند و هر روز باید با اعضای کادر فنی صحبت کنم تا ببینم بازی مسی، آگرو، رودریگز و... چطور بوده. کار من بیشتر حمایت است تا آموزش و تماشای بازی آنها. مطمئنم بازی با برزیل کلید صعود ما است. بعد باید با پاراگوئه بازی کنیم که آنجا هم شانس زیادی برای برد داریم. اگر خدا بخواهد در همه این بازی‌ها موفق می‌شویم.
نگاهی به دوره مربیگری‌ات داشته باشیم. از وقتی که مربی شدی تا حالا چندتا مصاحبه داشتی؟
■ خیلی، اما در هیچ کدامشان سعی نکردم از جزییات برنامه‌هایم چیزی بگویم. فقط به این خاطر که من مارادونا هستم و مربی تیم ملی دلیل نمی‌شود که باید همه جا باشم و همه را راضی کنم. بازیکنان ستاره‌های واقعی هستند، آنها باید مصاحبه کنند.
سؤالی بوده که از شنیدنش خسته شده باشی؟
■ بله. «چه زمان می‌توانیم تأثیر مارادونا را روی تیم ببینیم.» اینکه توقع داشته باشی شیوه بازی مارادونا در تیمش هم دیده شود آن هم در شرایطی که من فقط دو روز وقت دارم با بازیکنانم تمرین کنم واقعاً ناعادلانه است. هر کاری که از دستم برآید انجام می‌دهم تا در این دو سه روز تمرین خوبی داشته باشیم. بازیکنان از راه‌های دوری می‌آیند و احتیاج به استراحت دارند. برای بازی‌ها وقت چندانی برای تمرین کردن با آنها ندارم. نمی‌توانم که جلسات تمرین‌شان را دو برابر کنم چون اگر این کار را بکنم آنها نابود می‌شوند. سعی می‌کنم همه چیز را ذره ذره جلو ببرم. من یک مربی‌ام نه مدیر فنی.
چه سؤال‌هایی برایت مهمتر از بقیه بوده که از تو پرسیده نشده؟
■ یکپارچگی تیم. بازی با بولیوی وحشتناک بود. وقتی آن طوری می‌بازید همیشه بعضی بازیکنان هستند که همدیگر را مقصر می‌دانند اما اینجا دقیقاً برعکس است. ما از نظر تیمی قوی‌تر از قبل هستیم. برابر اکوادور خوب بازی کردیم اما فرصت‌های زیادی را از دست دادیم. امیدوارم مقابل برزیل اینطوری نشود.
حقیقت دارد که بعضی وقت‌ها، نصف شب از خواب بیدار می‌شوید تا ایده‌هایی که در خواب به ذهن‌ات رسیده را یادداشت کنی؟
■ بله، ضربات آزاد، کرنرها و... مثلاً از تیم همیشه خواستم از همان جلو حریف را پرس کنند تا فاصله بین دفاع و خط میانی‌اش زیاد شود. وقتی توپ را از دست می‌دهیم باید از همان لحظه دفاع کنیم. یک واقعیت درباره آرژانتین وجود دارد و آن این است که مالکیت توپ این تیم از همه تیم‌های دیگر بهتر است. شاید فقط برزیل مثل ما باشد اما ایتالیا و آلمان اینطوری نیستند. شاید اسپانیا هم این اواخر مثل ما شده باشد مخصوصاً با داشتن ژاوی.
فوتبال نگاه می‌کنی؟
■ بله. همیشه.
این اواخر هم دیدی؟ کسی تو را با بازی‌اش متعجب نکرده است؟
■ نه. تا حالا که کسی من را شگفت‌زده نکرده. میلان که حال و روز خوبی ندارد ولی اینتر بهتر است. مادرید با کاکا زیاد تغییر می‌کند. او رئال را زیر و رو می‌کند اما نمی‌دانم چرا فرناندو گاگو بازی نمی‌کند. او هنوز یکی از بهترین‌های رئال است. بازی‌های تیم دوستم چیرو فرارا را هم نگاه می‌کنم. کارشان خوب است. یک بازی تمام ایتالیایی. دفاع‌شان واقعاً خوب است. فکر می‌کنم درمیان آرژانتینی‌ها هم دیگو میلیتو و آگرو روی فرم هستند.
و مسی؟
■ این اواخر ندیدمش. می‌خواستم با او تماس بگیرم. فکر کنم تماس گرفتن با اوباما راحت‌تر از پیدا کردن او باشد. شنیدم بازی‌های پیش فصل‌اش خوب بوده.
کسی نبوده که این اواخر تو را حیرت‌زده کرده باشد؟
■ فیلیپه ملو در برزیل و هالک در پورتو مرا تحت تأثیر قرار داده‌اند. رونالدینیو هم همینطور. به نظرم او دوباره دارد به روزهای اوجش برمی‌گردد. دوست دارم او دوباره مثل قدیم شود و از حاشیه فاصله بگیرد.
حالا بیاییم سر وقت مارادونا. بدترین اتفاقی که تا به حال برایت افتاده؟
■ یک بارداشتم غرق می‌شدم که دخترانم مرا نجات دادند. اینکه بتوانم هر روز صبح زود از خواب بیدار شوم موفقیتی بزرگ است چون من عادت داشتم یا 3 روز کامل بخوابم یا 3 روز کامل بیدار بمانم. دیدن نوه‌ام مثل لمس کردن آسمان است. هیچ چیز را نمی‌توانم با آن مقایسه کنم. دیدن او مثل یک پنالتی یا یک ضربه آزاد به سود ما است.
و بهترین اتفاق...
■ بازسازی خودم به عنوان یک انسان. من فقط دشمنانم را شکست نمی‌دهم بلکه در شرایط سخت هم آنقدر تلاش می‌کنم تا بر سختی‌ها غلبه کنم.
باید داستان‌های جالبی برای گفتن داشته باشی. باور نکردنی‌ترین شرایطی که درآن بودی چیست؟
■ مسخره‌ترین‌اش پنالتی زدن به فیدل کاسترو بوده. می‌خواستم به او نشان دهم که چطور پنالتی می‌زنم. گفتم درون یک دروازه بایستد. من هم رفتم پشت توپ. تصور کنید من به فیدل کاسترو پنالتی بزنم. خنده‌دار است. او رفت و توی دروازه ایستاد. همان وسط. تکان هم نخورد و توپ گل شد. او بعد از آن مدام از من می‌پرسد کجا باید بایستم. پایم را کجا بگذارم و... بعدش چند ساعتی با هم نشستیم و درباره سیاست حرف زدیم. فقط هفت، هشت ساعتی شد. از بس با او خندیدم مردم. او یک اسطوره سرزنده است. فکر نمی‌کنم کسی در دنیا با کاریزمای او باشد. هیچ کس حتی پاپ.
جام جهانی باید رویایت باشد...
■ بله و همینطور دیدن ماندلا. 91 ساله شده اما هنوز ندیدم‌اش چون هر بار یک اتفاقی رخ داده. امیدوارم زودتر ببینم‌اش.
شاید در مراسم قرعه‌کشی در دسامبر دیدی...
■ احتمالاً اما شاید هم زودتر رفتیم تا ببینیم کجا زندگی می‌کند. خیلی دوست دارم ببینم‌اش.
دلواپس رفتن به جام جهانی نیستی؟
■ جام جهانی بدون آرژانتین مثل همیشه نیست. بی‌رنگ است.
از صعود تیم‌ات خیلی مطمئنی؟
-کاملاً. اگر نبودم اینطور حرف نمی‌زدم.
اولین بارکه جام بالای سر بردی را یادت می‌آید؟
■ بله در چند تا عکس. وقتی آلمان را شکست دادیم بالاخره یک جام را لمس کردم و بوسیدم‌اش. تمام آن روزها منتظرش بودیم و خیلی درباره‌اش فکر می‌کردیم. بالای سر بردن جام احساس غرور دارد. زیباترین چیز است. حالا هم به بازیکنانم گفته‌ام اگر 30 روز خودتان را قربانی کنید حتماً شما هم می‌توانید جام را ببوسید.
پس گفتی می‌دانی باید چه کار کنی تا قهرمان جام شوی؟
■ یک بار تجربه کرده‌ام و یک بار هم دوم شده‌ام. در رم که نایب قهرمان شدیم همه می‌گفتند برزیل ما را شکست می‌دهد اما ما حذف‌شان کردیم. همه گفتند ایتالیا دیگر ما را شکست می‌دهد اما ما باز هم بردیم. همیشه گفتم در فینال جام جهانی باید شانس داشته باشید. جام جهانی 1990 مصدومان زیادی داشتیم اما بازیکنان ما می‌دانستند که چطور بازی کنند. در طول 30 روز بازی‌ها فقط باید به پیروزی فکر کنید نه چیز دیگر. من هم همین را می‌خواهم. در جام جهانی بازی کرده‌ام و به دو فینال هم رسیده‌ام. می‌دانم چطور می‌شود به آنجا رفت.
هم‌تیمی‌هایت در تیم ملی آرژانتین سال 1986 گفتند وقتی جام را گرفتی دیگر رهایش نمی‌کردی؟
■ درست است. وقتی قهرمان شدیم نتوانستیم با جام دور افتخار بزنیم، بعدش رفتیم به زمین تمرینی‌مان، جام را برداشتم و با آن دور زمین چرخیدم. دور تا دور زمین همراه با خانواده‌های‌مان.
اگر در جام جهانی 2010 هم قهرمان شوی همین کار را دوباره انجام می‌دهی؟
■نه. ماسچرانو باید این کار را بکند. حرف من را یادتان باشد. او جام را بالای سرش می‌برد

۲۲ مرداد ۱۳۸۸ ۰۹:۳۵

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید