کد خبر : ۸۴,۴۰۳
روزی که ناصرخان حجازی از میان ما پرکشید را درست بیاد دارم ، تلخ بود و پر از درد و ناراحتی ، هیچ وقت بیاد نداشتم که حجازی را آنطور دیده باشم ، اما بیماری کار خودش را کرده بود و از آن هیکل خوش تراش و چهره خوش تیپ دیگر خبری نبود .حتی صدای ناصرخان هم مثل سابق نبود و دیگر از آن لبخندهای زیبا و مردانه روی صورتش نمی دیدی . اما حجازی ، حجازی بود ، قرص و استوار ، حتی آتیلا میگفت نمیگذارد او را روی صندلی چرخدار بنشانیم چرا که نمیخواهد باور کند بیمار است و رنجور ! اما یک روز پر کشید و رفت ! و هنوز هم خبر نبودنش تن آدم را می لرزاند ؛ هرچند هنوز در قلبهایمان زنده است .
پیشکسوت ها را باید روی چشم گذاشت ! لطفاً رهایشان نکنید . . .

 

روزی که غلامحسین خان مظلومی از میان مان رفت را هم خوب بیاد دارم ، مرد سرطلایی فوتبال ما که 15 سال رکورددار گلزنی در سطح ملی بود نتوانست بیشتر از دو سال در مقابل بیماری دوام بیاورد و در یک روز تلخ پاییزی در 28 ام آبان ماه از میان ما رفت و به دیدار رفیق دیرینه اش حجازی شتافت .


وقتی بیاد می آورم که او چگونه روی تخت بیمارستان هم امیدوار بود تا بتواند بیماری را بقول خودش دریبل بزند و دوباره مثل گذشته سلامتی اش را بدست بیاورد و یا چطور بر پیراهن استقلال حتی روی تخت بیمارستان بوسه می زد ناخودآگاه اشک بر گونه هایم جاری می شود و برای سرطلایی استقلال غصه میخورم . او هم همچون حجازی در قلب های ما زنده است و یادش هیچوقت از ذهن پاک نمی شود .


روزی که رضا احدی از میان ما رفت هم روز تلخی بود . رودی فولر استقلال که در دهه 60 برای خودش اسم و رسمی داشت یکی از بی حاشیه ترین و خوش اخلاق ترین بازیکنان این تیم بود و بعد از بازنشستگی مدتی هم بعنوان مربی تیم های پایه استقلال فعالیت داشت اما او هم در دهه پنجم زندگی سرنوشتی جز مبارزه با بیماری سرطان نداشت و نهایتاً او هم در کمال ناباوری در سن 53 سالگی از میان ما پرکشید و رفت تا یکی دیگر از ستارگان خوش نام تاریخ فوتبال استقلال را از دست بدهیم .


سکانس آخر ؛ 14 آبان 1395 و منصور پورحیدری و باز هم این بیماری لعنتی ! انگار دست بردار نیست و تا پدر خانواده استقلال را هم از پای در نیاورد آرام نمی ماند .  موفق هم می شود و نهایتاً پس از یکسال مبارزه با بیماری منصورخان پورحیدری تسلیم می شود و او هم غزل خداحافظی را میخواند و می رود تا به جمع یاران و دوستانش بپیوندد . چیزی به ذهن نمی رسد جز اینکه بگوییم روحشان شاد باشد و یادشان گرامی ...


سخن آخر اینکه پیشکسوتها را باید روی چشم گذاشت ، نباید رهایشان کرد به امان خدا تا روزی که از دست رفتند حسرت بخوریم که چقدر حیف شدند . پیشکسوتها شناسنامه باشگاه هستند ، بیایید تا دیر نشده آنها را دریابیم ...

۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۰۳
سید مسعود عطری |

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید