کد خبر : ۱۲,۳۱۵

1- دوستان همه دور هم جمع شده اند تا او را نجات دهند. این بار قرار است نوشدارو را پیش از رسیدن فرشته اجل و در آغوش کشیدن سهراب به او بنوشانند.
سهراب، علی اکبریان ستاره خوش بر و روی سال‌های نه چندان دور فوتبال ایران است که پای چوبه اعدام ایستاده است و دختر خردسالش با چشمانی اشکبار بدرقه اش می‌کند. آقای ستاره در دام افیون مخدر گرفتار آمده و تا آنجا رفته است که ناکجا آباد صدایش می‌کنند. انتشار خبر حکمی که برای او بریده شده است مثل بمب میان اهالی فوتبال منفجر شد و پس از بهت و حیرت، انبوهی از غم و اندوه را بر چهره آنها نشاند. دوست و همبازی گذشته در آستانه مجازاتی وحشتناک قرار دارد و باید برای او کاری کرد و این گونه گروهی از همنسلان به نامش کمیته ای را برای نجات «علی» به راه انداختند.
2- علی اکبریان اولین ستاره فوتبال ایران نیست که پس از غلتیدن به دامان شهرت تاب حواشی و زرق و برق آن را نیاورده و با پایان دوران بازیکنی به دنبال یافتن راهی برای فراموشی غم دور ماندن از اوج خماری افیون را بر می‌گزیند. متوجه باشید تازه در عصر او دکه‌ها مملو از عکس‌های آنچنانی ستاره‌ها نبود و فوتبالیست جماعت از این کانال به آن کانال تلویزیون نمی‌پرید. از آنان که سرنوشتی مشابه علی اکبریان را تجربه کردند می‌توان سیاهه ای بلند بالا نوشت. اما معدودی بودند مثل مهدی فنونی زاده و رضا رجبی که توانستند از این مهلکه جان سالم به در برده و دوباره به کانون گرم خانواده باز گردند. اما علی اکبریان هم می‌تواند؟ یا فوتبال ایران قربانی خواهد داد تا زنگ خطر توجه به بلوغ فرهنگی ستاره‌ها قبل از هل دادن آنها به ورطه شهرت به صدا درآید. ریشه یابی فرهنگی این پدیده چندان پیچیده و دشوار نیست. جوانکی جویای نام که درس و تحصیل را رها کرده تا دنبال توپ برود و اتفاقاً زندگی اش در رفاه مالی هم نبوده است ناگهان و یک شبه همه چیز را از صدقه سر فوتبال با هم به دست می‌آورد. پول، شهرت، محبوبیت، توجه و....
کشیدن این بار سنگین دشوار است و مسوولیت ستاره بودن سنگین. به‌خصوص که پس از عبور از سراب شهرت برهوت تنهایی و فراموشی انتظارش را می‌کشد. مرد مغرور، ثروتمند و محبوب ناگهان تک و تنها رها می‌شود و دیگر اثری از آثار آن جلال و جبروت هم نیست.
3- علی اکبریان یک قربانی است. قربانی ساختاری که در آن استعدادهایی همچون او بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌های فرهنگی رها می‌شوند تا به ستاره‌ای بزرگ اما کاغذی تبدیل شوند اما آیا علی اکبریان آخرین قربانی این پروسه معیوب است؟ آنها که امروز رسانه‌ها مدام به بادکنک شهرتشان می‌دمند و در آستانه انفجار قرار گرفته‌اند چه؟ منشور اخلاقی برای اینجای قصه چه تدبیری اندیشیده است؟ چرا کمیته‌ای برای نجات اکبریان تشکیل می‌شود اما کمیته‌ای تشکیل نمی‌شود که تضادهای فرهنگی خاستگاه ستاره‌ها را با آنچه امروز در کنار ایشان می‌گذرد مورد بررسی قرار داده و برای آثار سوء احتمالی این دوگانگی وحشتناک چاره‌اندیشی کند؟ دوگانگی‌ای که می‌تواند از یک اسطوره فوتبال کارتن خوابی بسازد که محتویات جیبش او را تا بوسه بر طناب دار پیش ببرد.


۵ مهر ۱۳۸۹ ۱۷:۲۹
کلیدواژه ها: گل 

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید