این بجا خرج کردن را هم از روى «برنامه» ها مى فهمند و هم آن زمان که موقع برداشت محصول مى رسد. وقتى گندم مى کارى گندم برداشت مى کنى، همچنان که هیچ درخت سیبى تاکنون پرتقال نداده است، پس برخلاف مدیرعامل پرسپولیس که تلاش مى کند ارقام منتشر شده در جراید را عقاید - و نه حقایق - خبرنگارانى که گویى همواره حاشیه سازند و عقاید نویس (!) جلوه دهد. نگارنده ابراز امیدوارى مى کند تا سال هاى بعد هم که انتخاباتى در کار نبود، بودجه سرخابى ها به همان مقدارى که امسال در اختیارشان گذاشته شده است باشد.
***
بازگرداندن قطبى چیزى در حدود ۹۰۰ میلیون تومان براى پرسپولیسى ها خرج برداشته است. دستیار برزیلى او هم از سرخ ها ۳۰۰ میلیون گرفته و مدافعى هم که افشین او را براى بازى در پست دفاع چپ مناسب ترین تشخیص داده با قراردادى به ارزش ۲۵۰ میلیون تومان به عضویت این تیم در خواهد آمد، پس ... با یک حساب سرانگشتى مى توان به رقم واقعى این ۳ انتقال دست یافت: یک میلیارد و چهارصد و پنجاه میلیون تومان براى ۳ نفر. بى تردید مدیرعامل پرسپولیس به این اعداد و ارقام خواهد خندید زیرا در ذهن او قصه به گونه اى شکل گرفته که گویى قطبى و کوزا و مدافعى که هنوز اسمش را نمى دانیم مجانى و تنها به نیت خدمت به ارتش سرخ «بله» را گفته اند. واقعیت اما نه این قصه ها و تصورات که ارقام پرداختى هستند و توافقى که میان باشگاه با نفرات مذکور به عمل آمده است. الان خیلى ها منتظرند تا بنویسیم دریافتى این ۳ نفر معادل هشتاد درصد از بودجه تیم هایى نظیر پیام مقاومت مشهد، ملوان یا سپاهان نوین است اما چون ورود به بحث ریشه اى دارا و ندار مجالى دیگر را مى طلبد اجازه بدهید به عوض این قبیل مقایسه هاى بیهوده و بى ثمر بپرسیم که آیا قطبى و کوزا و مدافع برزیلى به اندازه سرمایه اى که روى آنها گذاشته شده است ارزش دارند یا خیر؟
***
مردم قطبى را مى خواستند به این علت که هم پرسپولیس با او به مقام قهرمانى در لیگ دست پیدا کرد و هم اینکه اصولاً ما ایرانى ها از طرفداران کسانى هستیم که گویش و ادبیاتشان در یک حوزه متفاوت از اکثریت حاضر در آن حوزه است. همین جذابیت هاى بصرى مانع از کالبدشکافى قهرمانى سرخ ها مى شود تا دیگر دلایلى که در کسب این موفقیت سهیم بودند نادیده بمانند. لیگ هشتم شاید فرصتى براى میثاق با این عاملان پنهانى نباشد اما قدر مسلم یاد آنها را از سایه بیرون خواهد آورد، با این حال مهم اینست که فعلاً همه چیز در دستان خود سرمربى قرار دارد و او اگر کمى شانس بیاورد شاید در تیمى که بشدت به دنبال اسطوره اى امروزى مى گردد بدل پروین شود، اما نه بى رحمى فوتبال مجالى براى اینجور حرف ها باقى مى گذارد و نه در غیبت آن دلایل مى توان شانس را براى تکرار موفقیت هاى ارتش سرخ قائل شد، بنابراین دیر یا زود این یک میلیارد و چهارصد و پنجاه میلیون تومان به چالش اصلى میان منتقدان و هیأت مدیره پرسپولیس مبدل خواهد شد تا رقمى که مى توانست بانى حضور مربیان مطرح خارجى در تهران باشد جایى را براى دفاع از کسانى که فقط خرج تراشى کرده اند باقى نگذارد